hard core

/ˈhɑːrdˈkɔːr//hɑːdkɔː/

(مجازی) گروه سرسخت، مرکز سخت (هر چیز)، هسته ی مرکزی، سخت هسته، دو آتشه، سرسخت، تمام و کمال، وابسته به سخت هسته، سخت هسته ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: deeply committed or determined.

- a hard-core antinuclear activist
[ترجمه گوگل] یک فعال ضد هسته ای سرسخت
[ترجمه ترگمان] یک فعال سرسخت antinuclear
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of pornography, detailed, explicit, and having no purpose other than the exciting of sexual impulses.
مشابه: skin

جمله های نمونه

1. hard-core pornography
تصاویر وقیح و بسیار زننده (سکسی)،پورنوگرافی وقیح

2. a hard-core liberal
آزادیخواه به تمام معنی

3. We've got a hard core of customers that have stood by us.
[ترجمه گوگل]ما هسته سختی از مشتریان داریم که در کنار ما ایستاده اند
[ترجمه ترگمان]ما یک هسته سخت از مشتریان داریم که کنار ما ایستاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A hard core of supporters, mostly teenage girls, gathered at the airport to see the star arrive.
[ترجمه گوگل]هسته سختی از حامیان، عمدتاً دختران نوجوان، در فرودگاه جمع شدند تا ستاره ورود را ببینند
[ترجمه ترگمان]هسته سخت حامیان، که اغلب آن ها دختر نوجوان بودند، در فرودگاه جمع شدند تا شاهد ورود این ستاره باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A hard core of drivers ignore the law.
[ترجمه گوگل]هسته سخت رانندگان قانون را نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]یک هسته سخت از رانندگان این قانون را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has a hard core of support among white racists.
[ترجمه صادق معروفی] او دارای حامیان سرسخت در میان نژادپرستان سفیدپوست است
|
[ترجمه گوگل]او در میان نژادپرستان سفیدپوست از یک هسته سخت حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]او هسته محکمی از حمایت در میان racists سفید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hard core of the party has not lost sight of the original ideals.
[ترجمه گوگل]هسته سخت حزب از آرمان های اولیه چشم پوشی نکرده است
[ترجمه ترگمان]هسته سخت این حزب گم شدن ایده آل های اصلی را از دست نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is still a small hard core of football supporters who cause trouble whenever they can.
[ترجمه گوگل]هنوز یک هسته سخت کوچک از هواداران فوتبال وجود دارد که هر زمان که بتوانند دردسر ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]هنوز هسته کوچکی از حامیان فوتبال وجود دارد که هر زمان که بتوانند دچار مشکل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hard core was protected by changing the theory underlying the observation language, so that telescopic data replaced naked-eye observations, for instance.
[ترجمه گوگل]هسته سخت با تغییر تئوری زیربنای زبان رصد محافظت شد، به طوری که برای مثال، داده های تلسکوپی جایگزین مشاهدات با چشم غیر مسلح شدند
[ترجمه ترگمان]هسته سخت با تغییر تیوری نهفته در زبان مشاهده محافظت می شد، به طوری که داده های تلسکوپی جایگزین مشاهدات مستقیم چشمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are not, however, too many hard core pumpernickel types left, certainly not enough to support small bakeries.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد زیادی از انواع پمپ نیکل هسته سخت باقی نمانده است، قطعا برای پشتیبانی از نانوایی های کوچک کافی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد زیادی از انواع pumpernickel هسته ای باقی نمانده است، قطعا برای حمایت از نانوایی ها کافی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But while Corden thanked the loyal hard core, he did not criticise the floating fans.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که کوردن از هارد هسته وفادار تشکر کرد، از هواداران شناور انتقاد نکرد
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که Corden از هسته سرسخت loyal تشکر کرد، طرفداران شناور را مورد انتقاد قرار نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hard core of Newtonian physics is comprised of Newton's laws of motion plus his law of gravitational attraction.
[ترجمه گوگل]هسته سخت فیزیک نیوتنی از قوانین حرکت نیوتن به اضافه قانون جاذبه گرانشی او تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]هسته سخت فیزیک نیوتنی از قوانین حرکت نیوتن به علاوه قانون جاذبه جاذبه او تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I believed the drill instructor was hard core, nose to the grindstone, always screaming and shouting.
[ترجمه گوگل]من معتقد بودم که مربی مته هسته سختی دارد و همیشه جیغ و فریاد می‌کشد
[ترجمه ترگمان]من عقیده داشتم که استاد مته کاری سفت و خشن است، دماغش را به چرخ چاقو تیز کرده بود و مدام فریاد می زد و فریاد می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The hard core of a programme is, more than anything else, the defining characteristic of a programme.
[ترجمه گوگل]هسته سخت یک برنامه، بیش از هر چیز دیگری، ویژگی تعیین کننده یک برنامه است
[ترجمه ترگمان]هسته سخت یک برنامه، بیش از هر چیز دیگری، مشخصه تعیین کننده یک برنامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Order is maintained by the inviolability of the hard core of a programme and by the positive heuristic that accompanies it.
[ترجمه گوگل]نظم با تخطی ناپذیری هسته سخت یک برنامه و اکتشافی مثبت همراه با آن حفظ می شود
[ترجمه ترگمان]حفظ نظم توسط مصونیت هسته سخت یک برنامه و با شیوه اکتشافی مثبت که همراه آن باشد، حفظ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] مصالح تخریب، مصالحآوار

انگلیسی به انگلیسی

• group of people who are ardently committed to a particular idea or goal; unyielding or uncompromising part of a group; militant faction
unwaveringly committed, extremely dedicated; explicit; chronic, recurrent
variety of punk rock music; bit of broken brick or stone used as a base for a road (british)
you can refer to the members of a group who are most involved with it as the hardcore.
hardcore pornography shows sexual acts in very explicit detail.

پیشنهاد کاربران

هسته سخت یا مرکزیتو اصل موضوع در یک مبحث، رشته، علم. . .
نوعی محتوای پورنوگرافی است که به طور واضح و مستقیم اعمال جنسی را نشان می دهد. این نوع محتوا معمولاً نسبت به اروتیکا صریح تر و گرافیکی تر است.
صفر تا صد
در پورنوگرافی به رابطه ای گفته میشه که با دخول باشه سافت کور هم صرفا شامل بغل و معاشقه میشه
گاهاً به معنای مطلق، محض
. The hard - core poverty in the rural area was unlike anything I had ever seen before
- فقر مطلق در این منطقه ی روستایی با هر چیزی که قبلاً دیده بودم، متفاوت بود.
Hard core supporter : طرفدار دو آتیشه
hard core ( پزشکی )
واژه مصوب: درمان‏گریز
تعریف: ویژگی بیمار یا معتادی که تمایلی به تغییر ندارد و به سختی خود را در اختیار مراکز خدمات بهداشتی قرار می‏دهد
حالت خیلی سخت زندگی یا بازی
سختگیرانه عمل کردن،
به شدت و تندی و با خشونت کاری رو کردن
نشان دادن جزییات کامل حرکات در پورنوگرافی
هرعمل یا فعلی که با خشونت و سخت کاری باشد
طرفداران سرسخت
سبکی از مسابقات کشتی کج که به نوع وسیله آزاد است و بیشتر این مسابقات خونی و گاهی فوق العاده وحشیانه است. ( چیزی توی کمپانی کشتی کجی combat zone wrestling میتوان مشاهده کرد یک نمونه از آنهاست. )
نوعی از موسیقی پاپ شبیه تکنو با ضرب آهنگ بیشتر و اشعار کم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس