hard cheese

جمله های نمونه

1. It was about as strong as stale hard cheese.
[ترجمه گوگل]تقریباً به اندازه پنیر سفت کهنه قوی بود
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که پنیر خشک مانده بود قوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thinly sliced Edam or low-fat hard cheese on wholemeal toast with tomato.
[ترجمه گوگل]برش های نازک ادام یا پنیر سفت کم چرب روی نان تست سبوس دار با گوجه فرنگی
[ترجمه ترگمان]Thinly تیکه تیکه شده پنیر سفت و چربی روی نون تست شده با گوجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In part two: Hard Cheese. Bank holiday tradition leaves twelve hurt.
[ترجمه گوگل]بخش دوم: پنیر سخت سنت تعطیلات بانکی دوازده نفر را زخمی می کند
[ترجمه ترگمان]در قسمت دوم: پنیر سخت سنت تعطیلات بانکی دوازده ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then he remembered. Hard cheese on Pocock.
[ترجمه گوگل]بعد یادش آمد پنیر سخت روی پوکاک
[ترجمه ترگمان]بعد به یاد آورد پنیر سفت روی \"Pocock\" - ه (نوعی پنیر)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A hard cheese similar to Cheddar and usually orange.
[ترجمه گوگل]پنیر سختی شبیه چدار و معمولاً پرتقال
[ترجمه ترگمان]پنیر سخت شبیه پنیر چدار و معمولا نارنجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We think it's hard cheese on Tony.
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم این پنیر سفت برای تونی است
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم که این خیلی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Note : When drinking, needs some hard cheese or a rare steak.
[ترجمه گوگل]نکته: هنگام نوشیدن به مقداری پنیر سفت یا یک استیک کمیاب نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]نکته: وقتی نوشیدن، به مقداری پنیر سخت و یا یک استیک نادر نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You missed the last bus? Oh, hard cheese!
[ترجمه گوگل]آخرین اتوبوس را از دست دادی؟ اوه، پنیر سفت!
[ترجمه ترگمان]آخرین اتوبوس رو از دست دادی؟ ! اوه، پنیر سفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I failed the examination. - Hard cheese!
[ترجمه گوگل]در امتحان مردود شدم - پنیر سفت!
[ترجمه ترگمان] من آزمایش رو رد کردم! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Game, Roasted meat, Stewed and braised meat, Hard cheese.
[ترجمه گوگل]بازی، گوشت بریان، گوشت خورشتی و آب پز، پنیر سفت
[ترجمه ترگمان]بازی، گوشت کبابی و گوشت گوساله، پنیر سنگین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's no need to avoid hard cheese, processed cheese, cream cheese, cottage cheese, or yogurt.
[ترجمه گوگل]نیازی به اجتناب از پنیر سفت، پنیر فرآوری شده، پنیر خامه ای، پنیر دلمه یا ماست نیست
[ترجمه ترگمان]نیازی به اجتناب از پنیر سفت، پنیر فرآوری شده، پنیر خامه ای، پنیر روستایی، یا ماست وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hard cheese! The horse you bet on should have won the race instead of coming second.
[ترجمه گوگل]پنیر سفت! اسبی که روی آن شرط بندی می کنید به جای اینکه دوم شود باید مسابقه را می برد
[ترجمه ترگمان]! پنیر سفت! !! !! !! !! !! !! !! !! اسب به جای اینکه دوباره بیاید مسابقه را برنده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So he's fed up because he's got to get up early one morning in seven, is he? Well hard cheese!
[ترجمه گوگل]پس خسته است چون باید ساعت هفت یک روز صبح زود بیدار شود، درست است؟ خب پنیر سفت!
[ترجمه ترگمان]به این خاطر که از صبح تا ساعت هفت صبح زود از خواب بیدار شده، مگه نه؟ خوب، چه پنیر سختی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Later, at the club, he will get tight on good brandy and as for the estate it is simply hard cheese.
[ترجمه گوگل]بعداً، در باشگاه، او براندی خوب می خورد و در مورد املاک آن فقط پنیر سفت است
[ترجمه ترگمان]بعدها، در باشگاه، او براندی خوب را جمع خواهد کرد، و چون ملک فقط یک خرده پنیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cheese of a firm consistency; (slang)
(slang) bad luck, tough luck, difficult time

پیشنهاد کاربران

پنیر سفت
پنیر سخت
1. Bad luck :شانس بد، از شانس بد
2. Adverse situation :موقعیت سخت
3. Being unsympathetic towards sb'adverse situation: می خواهی بخواه می خواهی نخواه؛ خوب که چه
موقعیت سخت و دشوار
غصه نخور
به همین خیال باش!
زهی خیال باطل!
زرشک!

بپرس