hard bitten

/ˈhɑːrdˈbɪtn̩//hɑːdˈbɪtn̩/

(در اصل - سگ) گازگیر، سخت گاز، سگ خو، سرسخت، سخت گیر، درمورد سگ گاز گیر، سخت گاز گرفته شده دیرشکست خور، سخت هنگام جنگ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: made tough or stubborn by hard experience.

انگلیسی به انگلیسی

• hard-bitten people are determined to get what they want without having any sympathy for the people they might hurt or affect.

پیشنهاد کاربران

بپرس