happy pill

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
قرص شادی / داروی ضدافسردگی / قرص حال خوب کن
در زبان محاوره ای:
قرص خوشحالی، قرص ضد غم، قرص حال، قرص لبخند
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( پزشکی – غیررسمی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

لقب غیررسمی برای داروهای ضدافسردگی یا تثبیت کننده ی خلق، مثل SSRIها یا داروهای ضداضطراب
مثال: *She started taking happy pills to manage her depression. *
شروع کرد به خوردن قرص های شادی برای کنترل افسردگیش.
2. ** ( استعاری – طنزآمیز ) :**
در گفت وگوهای روزمره، برای اشاره به هر چیزی که باعث بهبود خلق وخو یا حال خوب بشه—از دارو گرفته تا موسیقی، عشق، یا حتی قهوه
مثال: *Coffee is my happy pill. *
قهوه قرص شادی منه!
3. ** ( انتقادی – فرهنگی ) :**
گاهی با لحن انتقادی برای اشاره به وابستگی دارویی یا ساده سازی مشکلات روانی
مثال: *They just gave him a happy pill and sent him home. *
فقط یه قرص حال دادن و فرستادنش خونه—هیچ درمانی نبود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
antidepressant – mood stabilizer – SSRI – feel - good pill – serotonin booster