• (2)تعریف: something that happens, esp. by chance.
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: haps, happing, happed
• : تعریف: to happen, esp. by chance.
- It may hap that we will return.
[ترجمه سیدمحمدباقرمحمدی] تو زبان تالشی مردم ماسال، وقتی خودرویی درحال حرکت هست به عقب یا جلو، برای متوقف کردنش جوری که راننده بشنوه میگن هاپ
|
[ترجمه گوگل] ممکن است برگردیم [ترجمه ترگمان] ممکنه اتفاق بیفته که ما بر می گردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The good or ill hap of a good or ill wife.
[ترجمه گوگل]اتفاق خوب یا بد یک همسر خوب یا بد [ترجمه ترگمان]خبر خوب یا بد زن خوب یا بد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I happed on her in the street yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز تو خیابون باهاش برخورد کردم [ترجمه ترگمان]دیروز در خیابان با او حرف زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. How can I do if it so happed?
[ترجمه sara] اگه اون اتفاق بیافته چیکار باید بکنم؟
|
[ترجمه گوگل]اگر چنین اتفاقی افتاد چگونه می توانم انجام دهم؟ [ترجمه ترگمان]چطور می توانم این کار را بکنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This reflected the stability of HAP sol of surface modification.
[ترجمه گوگل]این منعکس کننده پایداری سل HAP اصلاح سطح است [ترجمه ترگمان]این مساله نشان دهنده پایداری hap sol سطحی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What major event hap - pened on September 2001 in the United States?
[ترجمه گوگل]چه رویداد مهمی در سپتامبر 2001 در ایالات متحده رخ داد؟ [ترجمه ترگمان]کدام رویداد مهم در سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا اتفاق افتاد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Take the lot of the hap - piest - it is a tangled yarn.
[ترجمه گوگل]قرعه هاپ - پیست را بگیرید - نخ درهم است [ترجمه ترگمان]و گفت: این داستان خیلی عجیب و غریب به نظر می رسه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hydroxyapatite(HAP)powder was prepared from calcium nitrate and phosphoric acid by homogeneous precipitation method.
[ترجمه گوگل]پودر هیدروکسی آپاتیت (HAP) از نیترات کلسیم و اسید فسفریک به روش رسوب همگن تهیه شد [ترجمه ترگمان]پودر hydroxyapatite (hap)از نیترات کلسیم و فسفریک اسید به روش رسوب همگن تهیه شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some have the hap, some stick in the gap.
[ترجمه گوگل]برخی هاپ دارند، برخی در شکاف می مانند [ترجمه ترگمان]بعضی ها اتفاق می افتند، بعضی از آن ها در شکاف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In addition, the reasons of the HAP crystal formation were presupposed theoretically.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دلایل تشکیل کریستال HAP از نظر تئوری فرض شده بود [ترجمه ترگمان]به علاوه، دلایل تشکیل کریستال hap از لحاظ نظری در نظر گرفته شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective Hospital - acquired pneumonia ( HAP ) has become a very serious clinical problem.
[ترجمه گوگل]پنومونی اکتسابی بیمارستانی (HAP) به یک مشکل بالینی بسیار جدی تبدیل شده است [ترجمه ترگمان]ذات الریه اکتسابی به نام Hospital (hap)به یک مشکل بالینی بسیار جدی تبدیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hollow hydroxyapatite (HAP) microspheres with pores on their surfaces were prepared by in situ conversion reaction of Li-Ca-B glass in phosphate solution.
[ترجمه گوگل]میکروسفرهای هیدروکسی آپاتیت توخالی (HAP) با منافذ روی سطوح آنها با واکنش تبدیل درجا شیشه Li-Ca-B در محلول فسفات تهیه شد [ترجمه ترگمان]رسوب توخالی hydroxyapatite (hap)با منافذ روی سطوح آن ها با واکنش تبدیل برجا به شیشه لی - B - B در محلول فسفات تهیه شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The haze - active protein ( HAP ) is one of the major factors which result in the unstability downtrend.
[ترجمه گوگل]پروتئین فعال مه (HAP) یکی از عوامل اصلی است که منجر به روند نزولی ناپایداری می شود [ترجمه ترگمان]پروتیین فعال مه (hap)یکی از عوامل اصلی است که روند نزولی unstability را نتیجه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The result of amino acid analysis of HAP product shows that it is a good additive.
[ترجمه گوگل]نتیجه آنالیز اسید آمینه محصول HAP نشان می دهد که افزودنی خوبی است [ترجمه ترگمان]نتیجه آنالیز آمینو اسید از محصول hap نشان می دهد که این یک افزودنی خوب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In this paper, HAP ultrafine powder was prepared by chemical precipitation with citric acid as dispersant.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پودر فوق ریز HAP با رسوب شیمیایی با اسید سیتریک به عنوان پراکنده تهیه شد [ترجمه ترگمان]در این مقاله، پودر فوق ریزدانه با بارش شیمیایی با اسید سیتریک به عنوان dispersant تهیه شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
give, chance, occur, happen, befall, betide, hap, fall out, come to pass, come about, tide
انگلیسی به انگلیسی
• happen, occur
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A chance occurrence or luck, often by accident 🍀 🔍 مترادف: Luck ✅ مثال: By sheer hap, they found the lost keys on the beach.