hanky

/ˈhæŋki//ˈhæŋki/

دستمال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hankies
• : تعریف: a handkerchief.

جمله های نمونه

1. Your nose is running — use your hanky.
[ترجمه کیاوش] از بینیت آب میاید از دستمال استفاده کن
|
[ترجمه گوگل]بینی شما در حال اجرا است - از هنگکی خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]دماغت داره از دستمال تو استفاده میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thank goodness the three pennies were in her hanky in the pocket on the right!
[ترجمه گوگل]خدا را شکر که سه پنی در جیب سمت راست او بود!
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که سه پنی پول در جیب او بود، درست در جیب راست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A hand holding a scrap of hanky pressed on her veil where her mouth was.
[ترجمه گوگل]دستی که تکه‌ای از هانکی را در دست گرفته بود، روبند او را در جایی که دهانش بود فشار داد
[ترجمه ترگمان]یک دستش دستمال را در دست داشت و روسری او را که دهانش در آن بود فشار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We do not allow any hanky panky around here.
[ترجمه گوگل]ما اجازه نمی‌دهیم که در اینجا به هیچ‌چیز هنگکی دور بزنیم
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't play hanky - panky with me.
[ترجمه گوگل]با من هنگکی بازی نکن
[ترجمه ترگمان]با من قایم موشک بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A southwest Florida church issued a challenge for its married members:Hanky panky every day.
[ترجمه گوگل]یک کلیسای جنوب غربی فلوریدا برای اعضای متاهل خود چالشی را صادر کرد: هنکی پانکی هر روز
[ترجمه ترگمان]یک کلیسا در جنوب غربی فلوریدا برای اعضای متاهل خود یک چالش صادر کرد: hanky panky هر روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Joe: You know what that 20 hanky reminds me of?
[ترجمه گوگل]جو: میدونی اون 20 هانکی منو یاد چی میندازه؟
[ترجمه ترگمان]میدونی اون ۲۰ منو یاد چی میندازه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He balanced the empty whisky glass on the window-sill and gave his nose a last wipe, pocketing his hanky.
[ترجمه گوگل]لیوان خالی ویسکی روی طاقچه را متعادل کرد و آخرین بار دماغش را پاک کرد و حنجره اش را به جیب زد
[ترجمه ترگمان]لیوان خالی ویسکی را روی درگاه پنجره گذاشت و صورتش را پاک کرد و دستمالش را در جیب گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was dressed in spiffy blue pinstripes and expensive black shoes and sported a peach-colored hanky in his front pocket.
[ترجمه گوگل]او با راه راه‌های آبی و کفش‌های مشکی گران‌قیمت پوشیده بود و در جیب جلویی‌اش یک هانکی هلویی رنگ داشت
[ترجمه ترگمان]لباس آبی رنگی پوشیده بود و کفش های کتانی گران قیمت در جیب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He cleared his throat and turned away delicately to allow her to use the hanky.
[ترجمه گوگل]گلویش را صاف کرد و با ظرافت رویش را برگرداند تا به او اجازه دهد از هنکی استفاده کند
[ترجمه ترگمان]او گلویش را صاف کرد و با ظرافت برگشت تا به او اجازه استفاده از دستمال را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even if she'd dabbed Mummy's eyes and wiped her brow with a hanky soaked in cologne.
[ترجمه گوگل]حتی اگر چشم‌های مامی را می‌مالید و پیشانی‌اش را با ادکلن خیس می‌کرد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر چشمان مامان را پاک می کرد و با دستمال آغشته به عطر، پیشانیش را پاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whether it be on the first date or the seventh, many single men don't take lightly to being refused a little hanky panky. Even if they say they're OK with it.
[ترجمه گوگل]چه در اولین قرار ملاقات باشد و چه در هفتمین قرار، بسیاری از مردان مجرد به راحتی نمی پذیرند که از آنها رد می شوند حتی اگر آنها بگویند که با آن مشکلی ندارند
[ترجمه ترگمان]این که در تاریخ اول یا هفتم باشد، بسیاری از مردان به آرامی اجازه نمی دهند که از a panky استفاده کنند حتی اگر آن ها بگویند که با آن موافق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As far as ratings go, this one has a hanky alert on it.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که رتبه‌بندی‌ها پیش می‌رود، این یکی یک هشدار هنکی در آن دارد
[ترجمه ترگمان]، تا اونجایی که من می گم این یکی یه دستمال بهش وصل کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can also put a drop or two in a cotton ball or hanky and inhale.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید یک یا دو قطره را در یک گلوله پنبه ای یا هانکی بریزید و استنشاق کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید یک یا دو قطره از آن را در یک توپ پنبه یا دستمال قرار دهید و تنفس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• handkerchief
a hanky is the same as a handkerchief; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس