1. he had a hankering for a cigaret
او دلش برای یک سیگار می تپید.
2. From time to time we all get a hankering for something a little different.
[ترجمه گوگل]هر از گاهی همه ما مشتاق چیز کمی متفاوت هستیم
[ترجمه ترگمان]از این به بعد همه ما اشتیاق زیادی برای یه چیز متفاوت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این به بعد همه ما اشتیاق زیادی برای یه چیز متفاوت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've always had a hankering to go to China.
[ترجمه گوگل]من همیشه مشتاق رفتن به چین بودم
[ترجمه ترگمان]همیشه اشتیاق داشتم به چین برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه اشتیاق داشتم به چین برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She's always hankering after excitement.
[ترجمه گوگل]او همیشه مشتاق هیجان است
[ترجمه ترگمان]همیشه دنبال هیجان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه دنبال هیجان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I've always had a hankering to be a doctor.
[ترجمه گوگل]من همیشه مشتاق پزشک شدن بودم
[ترجمه ترگمان]من همیشه اشتیاق داشتم که یک دکتر باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه اشتیاق داشتم که یک دکتر باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All very contemporary, but I found myself hankering for the crisp definition of the old Frederick Austin arrangement.
[ترجمه گوگل]همه بسیار معاصر بودند، اما من مشتاق تعریف دقیق چیدمان قدیمی فردریک آستین بودم
[ترجمه ترگمان]خیلی معاصر، اما من خودم را برای تعریف crisp از آرایش قدیمی فردریک آستین خیلی مشتاق یافتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی معاصر، اما من خودم را برای تعریف crisp از آرایش قدیمی فردریک آستین خیلی مشتاق یافتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She did develop a terrific hankering for a crucifix, though.
[ترجمه گوگل]با این حال، او اشتیاق فوق العاده ای به صلیب داشت
[ترجمه ترگمان]به هر حال او اشتیاق زیادی به صلیب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال او اشتیاق زیادی به صلیب داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Always had a hankering to be a nurse, she did.
[ترجمه گوگل]او همیشه مشتاق پرستاری بود
[ترجمه ترگمان]همیشه دلش می خواست یک پرستار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه دلش می خواست یک پرستار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The vague hankering for a pre-industrial utopia is the politics of sixth-form common rooms, not the real world.
[ترجمه گوگل]اشتیاق مبهم برای مدینه فاضله ماقبل صنعتی، سیاست اتاق های مشترک شکل ششم است، نه دنیای واقعی
[ترجمه ترگمان]اشتیاق مبهم برای مدینه فاضله از پیش صنعتی، سیاست طبقه ششم است، نه دنیای واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اشتیاق مبهم برای مدینه فاضله از پیش صنعتی، سیاست طبقه ششم است، نه دنیای واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I do have a hankering for hearty, home-cooked meals that I can enjoy with my family after work.
[ترجمه گوگل]من مشتاق غذاهای مقوی و خانگی هستم که بتوانم بعد از کار در کنار خانواده از آن لذت ببرم
[ترجمه ترگمان]من اشتیاق زیادی برای غذاهای hearty و خانگی دارم که می توانم بعد از کار با خانواده ام از آن لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من اشتیاق زیادی برای غذاهای hearty و خانگی دارم که می توانم بعد از کار با خانواده ام از آن لذت ببرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He has been hankering to spend an evening talking with you.
[ترجمه گوگل]او مشتاق است یک شب را با شما صحبت کند
[ترجمه ترگمان]خیلی دلش می خواهد یک شب را با تو صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی دلش می خواهد یک شب را با تو صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It doesn't really sound like you have a hankering for anything in particular at all.
[ترجمه گوگل]واقعاً به نظر نمی رسد که شما اصلاً مشتاق چیز خاصی هستید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که تو اشتیاق خاصی برای هر چیز خاصی داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که تو اشتیاق خاصی برای هر چیز خاصی داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He had a hankering to own a car.
[ترجمه گوگل]او مشتاق داشتن ماشین بود
[ترجمه ترگمان]خیلی دلش می خواست ماشین داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی دلش می خواست ماشین داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They all want me dead, and are hankering for my money.
[ترجمه گوگل]همه آنها مرگ من را می خواهند و مشتاق پول من هستند
[ترجمه ترگمان]، همه شون میخوان من بمیرم و اشتیاق زیادی به پول من دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]، همه شون میخوان من بمیرم و اشتیاق زیادی به پول من دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I had a hankering to see 1949's White Heat, the Jimmy Cagney flick where he plays gangster Cody Jarrett.
[ترجمه گوگل]مشتاق دیدن فیلم گرمای سفید ۱۹۴۹، فیلم جیمی کاگنی بودم که در آن نقش گانگستر کودی جارت را بازی میکرد
[ترجمه ترگمان]من خیلی دلم می خواست تا سال ۱۹۴۹، گرمای سفید، جیمی Cagney را ببینم که در آنجا به جرت یک تبهکار بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من خیلی دلم می خواست تا سال ۱۹۴۹، گرمای سفید، جیمی Cagney را ببینم که در آنجا به جرت یک تبهکار بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید