hangnail

/ˈhæŋneɪl//ˈhæŋneɪl/
معنی: ریشه ناخن
معانی دیگر: ریشه ی ناخن (باریکه ی پوست پاره شده یا ترک خورده که گاهی در کناره ی ناخن دیده می شود)، ریشه یا رشته باریکی که از پوست گوشه ناخن اویزان است، ریشه ناخن، ناخنک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, loose flap of skin at the side or base of the fingernail.

جمله های نمونه

1. I have a hangnail, and my heart is - what?
[ترجمه گوگل]من یک میخ دارم و قلبم این است - چی؟
[ترجمه ترگمان] من یه a و دلم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's an environment that is and highly exacting: every hangnail a sin, every eye - bag a crime.
[ترجمه گوگل]این محیطی است که بسیار سخت گیرانه است: هر میخ یک گناه، هر چشم یک جنایت
[ترجمه ترگمان]این محیطی است که بسیار سخت و سخت است: هر قربانی گناه، هر بسته چشم - یک جرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Today, my coworker asked to borrow my nail clippers so he could take care of a hangnail.
[ترجمه گوگل]امروز، همکارم از من خواست که ناخن گیر من را قرض بگیرد تا بتواند از یک ناخن گیر مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]امروز هم کار من خواست که ناخن گیر منو قرض بگیره تا بتونه از یه hangnail مراقبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's an environment that is at once trashy and highly exacting: every hangnail a sin, every eye-bag a crime.
[ترجمه گوگل]این محیطی است که در عین حال آشغال و سخت است: هر میخ یک گناه، هر کیسه چشم یک جنایت
[ترجمه ترگمان]این محیطی است که روزگاری آشغال و بسیار سخت و سخت است: هر hangnail گناه، هر بسته چشم، یک جنایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. More importantly, the structure design of the outer side hangnail results in that the bait is not easy to fall off the hook body, the fishing effect is greatly improved.
[ترجمه گوگل]مهمتر از آن، طراحی ساختار میخ کناری بیرونی باعث می شود که طعمه به راحتی از بدنه قلاب بیفتد، اثر ماهیگیری بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]مهم تر از آن، طراحی ساختار قسمت بیرونی نتایج نشان می دهد که دام انداختن طعمه آسان نیست، تاثیر ماهیگیری تا حد زیادی بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I described the pain, the emotions, the little things (like Beatrice's hangnail at her birth) and the big things (like crapping on the floor during Frances').
[ترجمه گوگل]من درد، احساسات، چیزهای کوچک (مثل میخ بئاتریس در هنگام تولدش) و چیزهای بزرگ (مثل چروکیدن روی زمین در زمان فرانسیس) را توصیف کردم
[ترجمه ترگمان]من درد، احساسات، چیزهای کوچک (مثل بئاتریس s در تولد او)و چیزهای بزرگ (مثل crapping روی زمین در طول Frances)را توصیف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه ناخن (اسم)
hangnail

انگلیسی به انگلیسی

• partly detached piece of skin next to a fingernail (often painful or inflamed)

پیشنهاد کاربران

پوست خوشکیده گوشه ی ناخن
A hangnail is a tiny, torn piece of skin, more specifically eponychium or paronychium, next to a fingernail or toenail. Hangnails are typically caused by having dry skin, or by trauma to the fingers, such as paper cuts or nail biting
... [مشاهده متن کامل]

همون پوست پوسیده و بلند شده و کنده شده ی اطراف ناخن های دست که بصورت رشته ای هم هست

بپرس