hanged

جمله های نمونه

1. he hanged himself
او خودش را حلق آویز کرد.

2. they hanged the opponents of the government
مخالفان دولت را به دار آویختند.

3. he was hanged amid the crowd's jeers
(او) در میان تمسخر و هیاهوی جمعیت به دار آویخته شد.

4. he was hanged and quartered
او را دار زدند و شقه کردند.

5. Little thieves are hanged, but great ones escape.
[ترجمه Maized] دزدان خردسال حلق آویز می شوند، اما بزرگسال هایشان فرار می کنند
|
[ترجمه حیدر] دزدان کوچک به دار آویخته می شوند، اما دزدان بزرگ نجات می یابند.
|
[ترجمه گوگل]دزدهای کوچک به دار آویخته می شوند، اما بزرگان فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]دزدان کوچک دار می زنند، اما خیلی بزرگ فرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One might as well be hanged for a sheep as a lamb.
[ترجمه گوگل]ممکن است برای گوسفندی مثل بره به دار آویخته شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است برای گوسفندان به عنوان یک بره دار به دار آویخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As well be hanged for a sheep as for a lamb.
[ترجمه گوگل]همچنین برای گوسفند و برای بره دار آویخته شوند
[ترجمه ترگمان]برای گوسفندان هم مثل بره به دار آویخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Better be half hanged than ill wed.
[ترجمه گوگل]بهتر است نیمه حلق آویز شود تا اینکه مریض ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]بهتر است بیش از آن که من ازدواج کنم، به دار آویخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ghost of a hanged poacher is said to haunt the manor house.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که شبح یک شکارچی غیرقانونی حلق آویز شده در خانه عمارت زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]می گویند روح یک شکارچی به دار آویخته شده است تا خانه اربابی را تسخیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People found guilty of practising black magic were hanged.
[ترجمه گوگل]افرادی که به خاطر انجام جادوی سیاه گناهکار شناخته شدند به دار آویخته شدند
[ترجمه ترگمان]مردم گناهکار بودن جادوی سیاه را به دار زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was hanged for plotting to supplant the king.
[ترجمه گوگل]او به دلیل توطئه برای جانشینی پادشاه به دار آویخته شد
[ترجمه ترگمان]او را دار زده بودند که نقشه جایگزین کردن شاه را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She hanged herself from the rafters.
[ترجمه گوگل]او خود را از تیرها حلق آویز کرد
[ترجمه ترگمان]خود را از تیره ای سقف دار آویخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was the last man to be hanged for murder in this country.
[ترجمه گوگل]او آخرین مردی بود که به جرم قتل در این کشور به دار آویخته شد
[ترجمه ترگمان]او آخرین کسی بود که به جرم قتل در این کشور به دار آویخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They hanged him for murder.
[ترجمه گوگل]او را به جرم قتل به دار آویختند
[ترجمه ترگمان]او را به خاطر قتل دار زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• executed or killed by hanging; suspended

پیشنهاد کاربران

بپرس