آویزان بودن آویزان کردنآویزان بودنEx. hang upon their rearپشت سرشان می پلکیدند.( واحد نظامی ) نزدیک به مکانی جای گرفتن و آن را تحت فشار تهاجهی قرار دادن+ عکس و لینک