hang fire


1- (سلاح آتشین) کند کار بودن، دیر آتش شدن 2- (آدم) آهسته کار بودن 3- قطعی نبودن، گیر در مدار اتش، گیر در اتش علوم نظامى : مانع اتش اتش را قطع کنید

جمله های نمونه

1. The project had hung fire for several years because of lack of funds.
[ترجمه گوگل]این پروژه چندین سال بود که به دلیل کمبود بودجه آتش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]این پروژه چندین سال است که به دلیل کمبود بودجه به آتش کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The project had hung fire for several years for lack of funds.
[ترجمه گوگل]این پروژه چند سالی بود که به دلیل کمبود بودجه آتش گرفته بود
[ترجمه ترگمان]این پروژه چندین سال است که به دلیل کمبود بودجه به آتش کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I think we should hang fire for a week.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم باید یک هفته آتش بزنیم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم باید یه هفته دیگه آتیش بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our plans must hang fire for a time.
[ترجمه گوگل]برنامه های ما باید برای مدتی به آتش کشیده شود
[ترجمه ترگمان]نقشه ما باید برای مدتی آتش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But while their charges hang fire for three or four years, the company has made its joint.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که اتهامات آنها برای سه یا چهار سال آتش گرفته است، شرکت مشترک خود را ساخته است
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که هزینه های آن ها به مدت سه یا چهار سال به آتش کشیده می شود، شرکت مشترک خود را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The case is hanging fire for the moment, pending some changes in the paperwork filed so far.
[ترجمه گوگل]این پرونده در حال حاضر در حال خاموش شدن است و در انتظار تغییراتی در مدارک ثبت شده تاکنون است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، پرونده برای لحظه به هم ریخته و تا حالا تغییراتی در کاغذ انجام داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you're feeling overwhelmed, just hang fire for a while.
[ترجمه گوگل]اگر احساس خستگی می کنید، فقط برای مدتی آتش را آویزان کنید
[ترجمه ترگمان]اگر احساس ناراحتی می کنی، فقط برای مدتی آتش بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is in the university student socialization regulation hang fire unfolds the phenomenon.
[ترجمه گوگل]این است که در دانشگاه مقررات اجتماعی شدن دانشجویی آویزان آتش آشکار پدیده است
[ترجمه ترگمان]این در مقررات اجتماعی دانشجویی دانشگاه به دلیل آتش زدن پدیده رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Industry and company to hang fire in the center of the property transfer facilities keys.
[ترجمه گوگل]صنعت و شرکت به حلق آویز آتش در مرکز اموال کلید امکانات انتقال
[ترجمه ترگمان]صنعت و شرکت باید در مرکز امکانات انتقال اموال به آتش کشیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All I can suggest is that you just hang fire and wait a minute or two and try again.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می توانم پیشنهاد کنم این است که فقط آتش را آویزان کنید و یک یا دو دقیقه صبر کنید و دوباره تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می توانم پیشنهاد کنم این است که شما فقط آتش دار بزنید و یک یا دو دقیقه صبر کنید و دوباره امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ideally we would settle the matter now, but I think we should hang fire until the general situation becomes clearer.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده‌آل، اکنون موضوع را حل می‌کردیم، اما فکر می‌کنم تا روشن‌تر شدن وضعیت کلی باید آتش را قطع کنیم
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل ما این مساله را حل خواهیم کرد، اما فکر می کنم ما باید تا زمانی که وضعیت عمومی روشن تر شود، آتش بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• delay, wait

پیشنهاد کاربران

تعلل کردن، این پا و اون پا کردن
( در اصطلاح عامیانه ) دست نگه داشتن
مثال: I think we should hang fire until the situation becomes clearer.
فکر میکنم باید دست نگه داریم تا وضعیت روشن تر بشه
Delay to make a decision
hang fire ( علوم نظامی )
واژه مصوب: وقفه در آتش
تعریف: وضعیتی که در آن عملکرد سامانۀ آتش با تأخیر یا اخلال همراه است
آتش تاخیری
عجولانه تصمیم نگرفتن، تعلل در تصمیم گیری
آویزون کردن آتیش

بپرس