1. All she did was hang around ogling the men in the factory.
[ترجمه گوگل]تنها کاری که او انجام داد این بود که به مردان کارخانه نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که می کرد این بود که مدام به مردان در کارخانه چشم می دوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bored youths hang around outside looking for trouble.
[ترجمه گوگل]جوانان بی حوصله بیرون به دنبال دردسر می گردند
[ترجمه ترگمان]جوانان بی حوصله و بی حوصله در اطراف پرسه می زنند و به دنبال دردسر می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I thought I'd hang around for a while and see if she comes.
[ترجمه گوگل]فکر کردم یه کم سر بزنم ببینم میاد یا نه
[ترجمه ترگمان]فکر کردم یه مدتی اینجا بمونم و ببینم که اون داره میاد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He used to skip lessons and hang around the harbor with some other boys.
[ترجمه گوگل]او عادت داشت دروس را رها کند و با چند پسر دیگر در بندر می چرخید
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت که درس هایش را رد کند و با چند پسر دیگر در اطراف بندر پرسه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The people I used to hang around with were much older than me.
[ترجمه گوگل]افرادی که قبلاً با آنها رفت و آمد می کردم خیلی از من مسن تر بودند
[ترجمه ترگمان]مردمی که من باهاشون بودم خیلی از من بزرگ تر بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many of the town's dropouts hang around the square.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد ترک تحصیل در اطراف میدان آویزان هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the شهر در اطراف میدان آویزان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Don't hang around here when we are busy.
[ترجمه گوگل]وقتی سرمان شلوغ است اینجا نرو
[ترجمه ترگمان]وقتی سرمون شلوغه اینجا معطل نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Go and pack but don't hang around - we have to go in an hour.
[ترجمه گوگل]برو و چمدان ها را جمع کن، اما سر و کله نزن - یک ساعت دیگر باید برویم
[ترجمه ترگمان]برو و گله رو جمع کن، اما این اطراف پرسه نزن ما باید تا یک ساعت دیگه بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don't hang around — we have a train to catch!
[ترجمه گوگل]معطل نشوید - ما قطاری برای گرفتن داریم!
[ترجمه ترگمان]معطل نکن - ما یه قطار داریم که باید بهش برسیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If you hang around with colleagues all the time you just end up talking shop.
[ترجمه گوگل]اگر همیشه با همکاران خود سر و سامان میدهید، در نهایت با هم صحبت میکنید
[ترجمه ترگمان]اگر تمام وقت خود را با همکاران خود آویزان کنید، فقط یک مغازه صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Drunken youths hang around outside looking for trouble.
[ترجمه گوگل]جوانان مست در بیرون به دنبال دردسر می گردند
[ترجمه ترگمان]جوانان مست در اطراف پرسه می زنند و به دنبال دردسر می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You hang around here in case he comes, and I'll go on ahead.
[ترجمه گوگل]شما اینجا بچرخید تا او بیاید، و من ادامه می دهم
[ترجمه ترگمان]اگر او بیاید اینجا بمانید و من ادامه خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So don't hang around . . . get stuck in!
[ترجمه گوگل]پس دور و بر نباش گیر کن!
[ترجمه ترگمان]پس این اطراف معطل نکن … تو گیر افتادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They hang around street corners, facing the dangers of speeding traffic.
[ترجمه گوگل]آنها در گوشه و کنار خیابان ها آویزان می شوند و با خطرات ناشی از سرعت زیاد ترافیک مواجه می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها در گوشه و کنار خیابان آویزان می شوند و با خطرات افزایش ترافیک مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wants to be liked and likes to hang around and curry favour with teacher.
[ترجمه گوگل]میخواهد مورد پسند واقع شود و دوست دارد با معلم سر و کار داشته باشد
[ترجمه ترگمان]می خواهد دوست داشته باشد و دوست دارد در اطراف و کاری کاری با معلم داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید