hang about

جمله های نمونه

1. You may hang about here when I send down these vegetables.
[ترجمه گوگل]وقتی من این سبزیجات را می فرستم، ممکن است در اینجا بمانید
[ترجمه ترگمان]ممکن است وقتی این سبزی را پایین بفرستم، اینجا بمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hang about in the waiting room, I'll arrive at once.
[ترجمه گوگل]در اتاق انتظار بمانید، من فوراً می رسم
[ترجمه ترگمان]در اتاق انتظار صبر کن، من فورا خواهم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On Saturdays we hang about in the park.
[ترجمه گوگل]شنبه ها در پارک استراحت می کنیم
[ترجمه ترگمان]شنبه ها در پارک پرسه می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who tell you I hang about with a gang?
[ترجمه گوگل]چه کسی به شما می گوید که من با یک باند ارتباط دارم؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی به شما گفت که من با یک گروه هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hang about! There's something not quite right here.
[ترجمه گوگل]صبر کن اینجا چیزی درست نیست
[ترجمه ترگمان]! صبر کن ببینم اینجا یه چیزی درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't hang about—we have a train to catch!
[ترجمه گوگل]معطل نشوید - ما قطاری داریم که باید بگیریم!
[ترجمه ترگمان]معطل نکن - ما یه قطار داریم که باید بهش برسیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Come on, we haven't got time to hang about!
[ترجمه گوگل]بیا، ما وقت نداریم که با هم صحبت کنیم!
[ترجمه ترگمان]زود باش، وقت نداریم که در این مورد با هم صحبت کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hang about - that can't be right.
[ترجمه گوگل]صبر کنید - این نمی تواند درست باشد
[ترجمه ترگمان]صبر کن - این نمی تونه درست باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new world will hang about.
[ترجمه گوگل]دنیای جدیدی به وجود خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]دنیای جدیدی در شرف وقوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now they're off and married, so we hang about and get the trouble.
[ترجمه گوگل]حالا آنها را ترک کرده اند و ازدواج کرده اند، بنابراین ما با هم صحبت می کنیم و مشکل را به وجود می آوریم
[ترجمه ترگمان]حالا از هم جدا شده اند و ازدواج می کنند، بنابراین ما صبر می کنیم و مشکل را حل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the rugby people say, don't hang about on the side-lines, stay in touch.
[ترجمه گوگل]همانطور که راگبی ها می گویند، در خطوط کناری معطل نشوید، در تماس باشید
[ترجمه ترگمان]همانطور که مردم راگبی می گویند، در مورد خطوط کناری درنگ نکنید، در تماس بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes the men hang about, especially around the younger women.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مردان، به ویژه در اطراف زنان جوان تر، دور و بر می شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها مردها به خصوص در اطراف زنان جوان پرسه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hang about for another three hundred years and see how they celebrate my Tricentennial!
[ترجمه گوگل]سیصد سال دیگر منتظر بمانید و ببینید چگونه سه صدمین سالگرد من را جشن می گیرند!
[ترجمه ترگمان]سیصد سال دیگر صبر کن و ببین چه جوری Tricentennial را جشن می گیرند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hang about, I hear you cry, doubting Toms that you are.
[ترجمه گوگل]صبر کن، می شنوم که گریه می کنی، شک دارم تامز هستی
[ترجمه ترگمان]صبر کن، شنیدم گریه کردی و به تام شک کردی که هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For a while they hang about on trees; then they die, fall off and lie about on the ground.
[ترجمه گوگل]مدتی روی درختان آویزان می شوند سپس می میرند، می افتند و روی زمین دراز می کشند
[ترجمه ترگمان]برای مدتی در اطراف درخت ها پرسه می زنند؛ و بعد می میرند و روی زمین دراز می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• linger, pass time, loiter; spend time with

پیشنهاد کاربران

ول چرخیدن
معطل کردن
پلکیدن
پرسه زدن
وایسا
مثلا : طرف رو نمیشناسی و داری فکر میکنی ببینی کیه ، بهش گفتی نمیشناسمت بعد یدفعه به یاد میاریش و میگی وایسا تو همونی نیستی که فلان جا دیدمت ، میشناسمت
گذراندن وقت

بپرس