handwoven

/ˈhænˈdwovən//ˈhænˈdwovən/

معنی: دست باف
معانی دیگر: دست باف، دستبافت،دستبافته، دستگاه پارچه بافی دستی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: woven by hand, as a basket, or woven on a handloom.

- This is obviously a handwoven sweater.
[ترجمه گوگل] این بدیهی است که یک ژاکت دستبافت است
[ترجمه ترگمان] واضحه که این یه ژاکت handwoven
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a hand-woven sweater
ژاکت دستبافت

2. this hand-woven carpet is cheaper than comparable machine-made ones
این قالی دستبافت از قالی های مشابه ماشینی ارزانتر است.

3. This is hand-woven scarf.
[ترجمه گوگل]این روسری دستبافت است
[ترجمه ترگمان]این شال گردن بافته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They wore rough overcoats over their hand-woven cotton saris, and sensible shoes suitable for their work.
[ترجمه گوگل]آن‌ها کت‌های خشن را روی ساری‌های نخی دست‌بافت خود می‌پوشیدند و کفش‌های معقولی برای کارشان می‌پوشیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها پالتو خشنی بر تن و ساری پنبه بافته شده بلند و کفش های ظریف مناسب برای کارشان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That includes your favorite pair of blue jeans, your $ 000 Armani suit and all 27 of your handwoven silk ties.
[ترجمه گوگل]این شامل شلوار جین آبی مورد علاقه شما، کت و شلوار آرمانی 000 دلاری و تمام 27 کراوات ابریشمی دستباف شما می شود
[ترجمه ترگمان]این شامل شلوار جین آبی مورد علاقه شما، ۲۰۰۰ دلار کت و تمام ۲۷ کراوات ابریشمی تان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The method used to make the outfits is more than 300 years old. The dress and swimsuit were handwoven. It took 32 days to weave the swimsuit.
[ترجمه گوگل]روشی که برای ساخت این لباس ها استفاده می شود بیش از 300 سال قدمت دارد لباس و مایو دست بافت بود بافتن مایو 32 روز طول کشید
[ترجمه ترگمان]این روش برای ایجاد این لباس ها بیش از ۳۰۰ سال قدمت دارد لباس و لباس شنا handwoven بود آن ۳۲ روز طول کشید تا لباس شنا را بافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The old coarse cloth, locally named"handcrafted cloth" or " handwoven cloth", is woven by the diligent people with the use of wooden spinning wheel. It has a history of thousands years.
[ترجمه گوگل]پارچه درشت قدیمی که در اصطلاح محلی به آن «پارچه دستباف» یا «پارچه دست‌بافت» می‌گویند، توسط مردم کوشا و با استفاده از چرخ ریسندگی چوبی بافته می‌شود تاریخچه ای هزاران ساله دارد
[ترجمه ترگمان]این پارچه زبر و خشن که به صورت محلی \"پارچه\" یا \"پارچه handwoven\" نامیده می شود، توسط افراد سخت کوش با استفاده از چرخ ریسندگی چوبی بافته می شود این کتاب تاریخ هزاران سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Iloilo is a major port noted for its delicate, handwoven fabrics.
[ترجمه گوگل]Iloilo یک بندر بزرگ است که به دلیل پارچه های ظریف و دستباف آن مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]Iloilo یک بندر اصلی است که به پارچه های ظریف و handwoven اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the festival, girls in green pinaforescarry the rushes on a broad, handwoven linen sheet.
[ترجمه گوگل]در این جشنواره، دخترانی با لباس سبز رنگ، راس ها را روی یک ملحفه کتانی پهن و دستباف حمل می کنند
[ترجمه ترگمان]در جشن، دختران به رنگ سبز با شتاب روی یک ملحفه پهن و handwoven قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We want to buy Jacket, Carpets, Rugs, Mats and Durries, Jackets and Pullovers, Tapestry Accessories, Handwoven Rugs.
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم کاپشن، فرش، قالیچه، حصیر و لباس، کاپشن و پیراهن کش، لوازم ملیله، فرش دستبافت بخریم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم ژاکت، فرش ها، Rugs، Mats، Durries، Durries، Jackets، Tapestry و Accessories را بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Miami Beach apartment's powder room, with its installation of custom-printed toilet paper, and entry, featuring a custom handwoven rug. Photography: eric Laignel.
[ترجمه گوگل]اتاق پودر آپارتمان میامی بیچ، با نصب کاغذ توالت چاپ شده سفارشی، و ورودی، دارای فرش دستباف سفارشی عکاس: اریک لاگنل
[ترجمه ترگمان]اتاق پودر ساحلی میامی، با نصب کاغذ توالت سفارشی، و ورود به آن، یک قالیچه نخ نمای custom را به نمایش گذاشت عکاسی: اریک Laignel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A city of southeast Panay, Philippines, on Iloilo Strait, an inlet of the Sulu Sea. Iloilo is a major port noted for its delicate, handwoven fabrics. Population, 24 82
[ترجمه گوگل]شهری در جنوب شرقی پانای، فیلیپین، در تنگه Iloilo، ورودی دریای سولو Iloilo یک بندر بزرگ است که به دلیل پارچه های ظریف و دستباف آن مورد توجه قرار گرفته است جمعیت، 24 82
[ترجمه ترگمان]شهری در جنوب شرقی فیلیپین، در تنگه Iloilo، ورودی دریای سولو Iloilo یک بندر اصلی است که به پارچه های ظریف و handwoven اشاره دارد جمعیت: ۲۴ ۸۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دست باف (صفت)
handmade, handwoven

تخصصی

[نساجی] دستباف - بافته شده توسط دست

انگلیسی به انگلیسی

• woven by hand, made on a hand operated loom

پیشنهاد کاربران

بپرس