handspike

/ˈhændˌspaɪk//ˈhændspaɪk/

معنی: اهرم، میله اهرم، اهرم چوبی
معانی دیگر: (میله ی فلزی که برای چرخاندن سرپیچ های بزرگ یا گردونه ی لنگر و غیره در داخل سوراخ قرار می گیرد و اهرم وار آن را می چرخاند) میله، میل دستی

جمله های نمونه

1. As waves crested the sailor grabbed onto the handspike to maintain balance.
[ترجمه گوگل]در حالی که امواج تاج می‌کردند، ملوان برای حفظ تعادل، دستی را گرفت
[ترجمه ترگمان]همان طور که امواج به crested رسیده بودند، ملوان بر روی handspike چنگ زد تا تعادل خود را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper describes a new type of electromotive handspike from structure and working principle and its test results.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوع جدیدی از دست‌پایک الکتروموتور را از ساختار و اصل کار و نتایج آزمایش آن توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله نوع جدیدی از handspike های محرکه الکتریکی از ساختار و اصل کار و نتایج آزمایش آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, the mould for handspike of injector as a example is presented to validate the correctness and feasibility of this system.
[ترجمه گوگل]در نهایت، قالب دستپایک انژکتور به عنوان نمونه برای تایید صحت و امکان سنجی این سیستم ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قالب برای handspike of به عنوان مثال، برای اعتبار سنجی و امکان پذیر بودن این سیستم ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Design and calculation of the handspike.
[ترجمه گوگل]طراحی و محاسبه دستپاک
[ترجمه ترگمان]طراحی و محاسبه of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Calculation method of working stroke of electromotive handspike is deduced. Structure design and movement analysis of electromagnetic braking controller are indicated.
[ترجمه گوگل]روش محاسبه سکته کار دست پایک الکتروموتور استنباط شده است طراحی ساختار و تجزیه و تحلیل حرکت کنترل کننده ترمز الکترومغناطیسی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه حرکت کاری of محرکه الکتریکی استنتاج می شود طراحی ساختار و آنالیز حرکت کنترل کننده ترمز مغناطیسی نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The eccentric wheel handspike planetary transmission has important research value and broad application prospects in industry by all of these characteristics.
[ترجمه گوگل]گیربکس سیاره‌ای چرخ‌دار غیرعادی دارای ارزش تحقیقاتی مهم و چشم‌انداز کاربرد گسترده‌ای در صنعت با همه این ویژگی‌ها است
[ترجمه ترگمان]چرخه عجیب و غریب انتقال سیاره ای، ارزش تحقیق و چشم انداز کاربرد وسیع در صنعت را با تمامی این ویژگی ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some of you pretty handy with a handspike - end.
[ترجمه گوگل]برخی از شما بسیار خوش دست با یک دست - پایان
[ترجمه ترگمان]بعضی از شما با یک سر سوزن آشنا هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My hands paused on the handspike.
[ترجمه گوگل]دستانم روی سنبله مکث کردند
[ترجمه ترگمان]دسته ای من روی اهرم چوبی ایستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The eccentric wheel handspike planetary transmission has been widely applied in industry because of all these characteristics.
[ترجمه گوگل]گیربکس سیاره‌ای چرخ‌های غیرعادی به دلیل تمام این ویژگی‌ها به طور گسترده در صنعت استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در صنعت به دلیل همه این ویژگی ها به طور گسترده در صنعت به کار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The main mechanical failure of the eccentric wheel handspike planetary transmission due to corrosion fatigue and traverse disruption caused by periodic contact press.
[ترجمه گوگل]خرابی مکانیکی اصلی انتقال سیاره ای چرخ دستی به دلیل خستگی خوردگی و اختلال تراورس ناشی از فشار تماس دوره ای
[ترجمه ترگمان]نارسایی شدید مکانیکی چرخ eccentric ناشی از خستگی ناشی از خوردگی و اختلال traverse ناشی از فشار دوره ای تماس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Project design of CAD/CAM system of the eccentric wheel handspike planetary transmission, setting product design, product simulation and CNC machining in one has been put forward.
[ترجمه گوگل]طراحی پروژه سیستم CAD/CAM گیربکس سیاره‌ای چرخ‌های غیرعادی، طراحی محصول، شبیه‌سازی محصول و ماشین‌کاری CNC در یک واحد ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی پروژه سیستم CAD \/ CAM چرخ eccentric، انتقال سیاره ای، طراحی محصول، شبیه سازی محصول و ماشین کاری CNC به جلو گذاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Take the base assembly of the new relay as an example, introduce an injection mold with original diagonal handspike and insert.
[ترجمه گوگل]مونتاژ پایه رله جدید را به عنوان مثال در نظر بگیرید، یک قالب تزریق با هندسپیک مورب اصلی و درج را معرفی کنید
[ترجمه ترگمان]مونتاژ پایه رله جدید را به عنوان مثال در نظر بگیرید، یک قالب تزریق با handspike مورب اصلی وارد کنید و وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The last of this paper, we collect some curves of up mold and rising disk handspike, including place-time curve and rate-acceleration-time curve, and also we analysis these curves in suitable way.
[ترجمه گوگل]در آخر این مقاله، منحنی هایی از قالب بالا و هندست دیسک در حال افزایش، از جمله منحنی مکان-زمان و منحنی سرعت- شتاب- زمان را جمع آوری می کنیم و همچنین این منحنی ها را به روش مناسب تجزیه و تحلیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]آخرین نمونه از این مقاله، ما برخی از منحنی های قالب را جمع آوری می کنیم و handspike دیسک را افزایش می دهیم، از جمله منحنی زمان مکان و منحنی زمان - زمان - و همچنین این منحنی ها را به روش مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then he rapped on the door with a bit of stick like a handspike that he carried, and when my father appeared, called roughly for a glass of rum.
[ترجمه گوگل]سپس با چوبی مانند سنبله ای که با خود حمل می کرد، روی در زد و وقتی پدرم ظاهر شد، تقریباً یک لیوان رام خواست
[ترجمه ترگمان]سپس با چوبی که در دست داشت محکم به در زد و هنگامی که پدرم ظاهر شد یک گیلاس مشروب به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهرم (اسم)
lever, crowbar, crow, fulcrum, pry, handspike

میله اهرم (اسم)
lever, handspike

اهرم چوبی (اسم)
handspike

انگلیسی به انگلیسی

• bar used as a lever

پیشنهاد کاربران

بپرس