🔸 معادل فارسی:
رویکرد عملی / شیوه ی مشارکتی / روش تجربه محور
در زبان محاوره ای:
خودش دست به کار می شه / خودش انجام می ده / اهل عمله
🔸 تعریف ها:
1. ( مدیریتی – مشارکتی ) :
وقتی فردی، به ویژه مدیر یا مسئول، به جای فقط نظارت، خودش مستقیماً در کارها دخالت می کنه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: She’s a hands - on manager who works closely with her team.
اون یه مدیر عمل گراست که با تیمش از نزدیک کار می کنه.
2. ( آموزشی – تجربه محور ) :
روشی در آموزش که به جای تئوری، بر تجربه ی عملی و انجام واقعی کار تمرکز داره
مثال: Students learn better through a hands - on approach.
دانش آموزها با روش عملی بهتر یاد می گیرن.
3. ( فنی – پروژه ای ) :
در پروژه ها، وقتی فرد به جای واگذاری، خودش وارد جزئیات اجرایی می شه
مثال: The engineer took a hands - on approach to solve the issue.
مهندس خودش وارد عمل شد تا مشکل رو حل کنه.
🔸 مترادف ها:
practical method – experiential approach – direct involvement – active participation
رویکرد عملی / شیوه ی مشارکتی / روش تجربه محور
در زبان محاوره ای:
خودش دست به کار می شه / خودش انجام می ده / اهل عمله
🔸 تعریف ها:
1. ( مدیریتی – مشارکتی ) :
وقتی فردی، به ویژه مدیر یا مسئول، به جای فقط نظارت، خودش مستقیماً در کارها دخالت می کنه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: She’s a hands - on manager who works closely with her team.
اون یه مدیر عمل گراست که با تیمش از نزدیک کار می کنه.
2. ( آموزشی – تجربه محور ) :
روشی در آموزش که به جای تئوری، بر تجربه ی عملی و انجام واقعی کار تمرکز داره
مثال: Students learn better through a hands - on approach.
دانش آموزها با روش عملی بهتر یاد می گیرن.
3. ( فنی – پروژه ای ) :
در پروژه ها، وقتی فرد به جای واگذاری، خودش وارد جزئیات اجرایی می شه
مثال: The engineer took a hands - on approach to solve the issue.
مهندس خودش وارد عمل شد تا مشکل رو حل کنه.
🔸 مترادف ها:
رویکرد مداخله جویانه