هَنگ دِرام ( Hang drum ) یا هَند پَن ( Handpan )
یادآوری از واژه کوس!
کوس: kōs - کوست -
واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
از آیین مانی ( مانوی ) به واژه های امروزی راه پیدا کرده است:
... [مشاهده متن کامل]
شاید پیشتر ( قبل تر ) در واژه خودمانی! گفته بودم که مانی بنیان گذار نَقّالی ( پرده خوانی یا شاهنامه خوانی ) است، در نَسک ( کتاب ) ارژنگ که به گونه نقاشی هست دین خود را به گونه "خودمانی!" گسترش می داد!
مانی ( ماناگ، مانا ) به مانند یَشت های سِپَنتمان زرتشت دارای سروده نامه هست!
به گفته هانس یواخیم کلیم کاینت در نسک ( کتاب ) هنر مانوی:
مانی این بونِش ( فرق ) را داشت که برای گیرایی ( جذب ) بهتر مانویان ( برسان، برشان! ) ، از موسیقی و سازهای ایرانی بهره می برده است!
( ( سروده های مانی:
1. سرودهای بلند:
فارسی میانه ( پارسیک ) :
گفتار نفس زنده، گفتار نفس روشن
پارتی:
هُوَید گمان ( هُوَید: بخت نیک برای ما و آزاد شدن روان در زندان جسم ) ، اَنگَد روشنان ( اَنگَد: پیشوا )
2. ستایش های ( مدحیه های ) بلند:
فارسی میانه ( پارسیک ) : آفُرِشن یا آفُریشن ( āfurišn )
پارتی: آفریوَن ( āfrīwan )
3. سروده های کوتاه: در آیین روز ورجاوند دوشنبه یا جشن سالانه بِمَه ( بِما ) خوانده می شد!
فارسی میانه ( پارسیک ) : مَهر
پارتی: باشاه ) )
کوس یکی از سازهای ایرانی است که مانی از آن بهره می برده است:
به مانند طبل هست ولی به گونه کاسه ای ( بُشقابی ) و کَژهون ( بیضی، تخم مرغی شکل ) و کوبه ای ( زدنی، کوبیدنی ) است و از فلز روی ( رویین کوس ) یا آهن ( آهنین کوس ) یا طلا ( زرّین کوس ) ساخته می شده است و گونه های گوناگون دارد و هر کوسی، بسته به گونه کوبیدن آن دارای سَداهای ( صِداهای ) گوناگون هست!
زِنهار ( زینهار ) : بیشتر " کوس" ها در بخش لغت نامه دهخدا آبادیس نوشته شده است و من برای یادآوری بخشی از آن را می نویسم تا با گونه های کوس آشنا شویم:
کوس جنگی ( نبرد، رزم ) : در آغاز ( هنگامه ) جنگ زده می شد -
دارای: بانگ مهیب و "بَم" بود!
نمونه: در چکامه عثمان مختاری در شهریار نامه:
وَز آن پس بفرمود تا کوس جنگ/
زدند و به بستند بر بور تنگ
کوس بِشارت: در هنگام جشن و پایکوبی -
دارای آوای "تیز و تند" یا صدای خوب و دلکش و نشاط آور بود!
نمونه: چکامه خاقانی:
کاس بخندید کز نشاط سحر گاه/
کوس بشارت نوای کاسه گر آورد
کوس رَحیل: در هنگام کوچ کردن و درگذشتن کسی - دارای صدای سوزناک و "زیر" بود!
نمونه: چکامه سلمان ساوجی:
کوس رحیل می زند ای خفته ساربان/
برخیز و زود رو که روان است و کاروان
( ( سازه ی "هَنگ درام" یا "هَند پَن":
انگار یکجا همه کوس ها را در خود جا ( جای ) داده است یا سَرهمی ( ترکیبی ) از همه ی کوس هاست و بسیار هموگنی ( شباهت ) نمایه ای ( ظاهری ) با کوس باستانی دارد! ) )
یادآوری از واژه کوس!
کوس: kōs - کوست -
واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
از آیین مانی ( مانوی ) به واژه های امروزی راه پیدا کرده است:
... [مشاهده متن کامل]
شاید پیشتر ( قبل تر ) در واژه خودمانی! گفته بودم که مانی بنیان گذار نَقّالی ( پرده خوانی یا شاهنامه خوانی ) است، در نَسک ( کتاب ) ارژنگ که به گونه نقاشی هست دین خود را به گونه "خودمانی!" گسترش می داد!
مانی ( ماناگ، مانا ) به مانند یَشت های سِپَنتمان زرتشت دارای سروده نامه هست!
به گفته هانس یواخیم کلیم کاینت در نسک ( کتاب ) هنر مانوی:
مانی این بونِش ( فرق ) را داشت که برای گیرایی ( جذب ) بهتر مانویان ( برسان، برشان! ) ، از موسیقی و سازهای ایرانی بهره می برده است!
( ( سروده های مانی:
1. سرودهای بلند:
فارسی میانه ( پارسیک ) :
گفتار نفس زنده، گفتار نفس روشن
پارتی:
هُوَید گمان ( هُوَید: بخت نیک برای ما و آزاد شدن روان در زندان جسم ) ، اَنگَد روشنان ( اَنگَد: پیشوا )
2. ستایش های ( مدحیه های ) بلند:
فارسی میانه ( پارسیک ) : آفُرِشن یا آفُریشن ( āfurišn )
پارتی: آفریوَن ( āfrīwan )
3. سروده های کوتاه: در آیین روز ورجاوند دوشنبه یا جشن سالانه بِمَه ( بِما ) خوانده می شد!
فارسی میانه ( پارسیک ) : مَهر
پارتی: باشاه ) )
کوس یکی از سازهای ایرانی است که مانی از آن بهره می برده است:
به مانند طبل هست ولی به گونه کاسه ای ( بُشقابی ) و کَژهون ( بیضی، تخم مرغی شکل ) و کوبه ای ( زدنی، کوبیدنی ) است و از فلز روی ( رویین کوس ) یا آهن ( آهنین کوس ) یا طلا ( زرّین کوس ) ساخته می شده است و گونه های گوناگون دارد و هر کوسی، بسته به گونه کوبیدن آن دارای سَداهای ( صِداهای ) گوناگون هست!
زِنهار ( زینهار ) : بیشتر " کوس" ها در بخش لغت نامه دهخدا آبادیس نوشته شده است و من برای یادآوری بخشی از آن را می نویسم تا با گونه های کوس آشنا شویم:
کوس جنگی ( نبرد، رزم ) : در آغاز ( هنگامه ) جنگ زده می شد -
دارای: بانگ مهیب و "بَم" بود!
نمونه: در چکامه عثمان مختاری در شهریار نامه:
وَز آن پس بفرمود تا کوس جنگ/
زدند و به بستند بر بور تنگ
کوس بِشارت: در هنگام جشن و پایکوبی -
دارای آوای "تیز و تند" یا صدای خوب و دلکش و نشاط آور بود!
نمونه: چکامه خاقانی:
کاس بخندید کز نشاط سحر گاه/
کوس بشارت نوای کاسه گر آورد
کوس رَحیل: در هنگام کوچ کردن و درگذشتن کسی - دارای صدای سوزناک و "زیر" بود!
نمونه: چکامه سلمان ساوجی:
کوس رحیل می زند ای خفته ساربان/
برخیز و زود رو که روان است و کاروان
( ( سازه ی "هَنگ درام" یا "هَند پَن":
انگار یکجا همه کوس ها را در خود جا ( جای ) داده است یا سَرهمی ( ترکیبی ) از همه ی کوس هاست و بسیار هموگنی ( شباهت ) نمایه ای ( ظاهری ) با کوس باستانی دارد! ) )
هنگ درام/هندپن
در فارسی، این ساز کوبه ای تحت عنوان هنگ درام شناخته میشود:
ساز هنگ درام از خانواده سازهای کوبه ای و ملودیک می باشد. هنگ درام بر خلاف ظاهر آن که یاد آور قبایل آفریقایی یا سرخ پوستی است، ساز منحصر به فرد توسط دو فرد سوئیسی به نام های فلیکس روهنر و سابینا شارر ابداع و ساخته شده است و از سال 2000 آن را به صورت رسمی معرفی کرده اند. ایده ابداع هنگ درام از سازی فلزی گرفته شده است که در سال 1700 میلادی که در آمریکا جنوبی و آفریقا مورد استفاده بوده است. به نوازندگان هنگ درام “پن ایست” می گویند
... [مشاهده متن کامل]
در فارسی، این ساز کوبه ای تحت عنوان هنگ درام شناخته میشود:
ساز هنگ درام از خانواده سازهای کوبه ای و ملودیک می باشد. هنگ درام بر خلاف ظاهر آن که یاد آور قبایل آفریقایی یا سرخ پوستی است، ساز منحصر به فرد توسط دو فرد سوئیسی به نام های فلیکس روهنر و سابینا شارر ابداع و ساخته شده است و از سال 2000 آن را به صورت رسمی معرفی کرده اند. ایده ابداع هنگ درام از سازی فلزی گرفته شده است که در سال 1700 میلادی که در آمریکا جنوبی و آفریقا مورد استفاده بوده است. به نوازندگان هنگ درام “پن ایست” می گویند
... [مشاهده متن کامل]