1. Handler was unavailable for comment Wednesday.
[ترجمه گوگل]Handler برای نظر چهارشنبه در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]Handler برای اظهار نظر در روز چهارشنبه در دسترس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Another suspected drug handler was fatally injured in a car bomb attack in Bilbao on Jan.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مظنونان مواد مخدر در یک حمله با خودروی بمب گذاری شده در بیلبائو در روز ژانویه مجروح شد
[ترجمه ترگمان]یک مربی مظنون دیگر مواد مخدر در حمله بمب گذاری خودرو در Bilbao در ماه ژانویه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dog handler, scuba diver, a spell in the flying squad, warrant officer by 197
[ترجمه گوگل]نگهدارنده سگ، غواص، طلسم در تیم پرواز، افسر حکم 197
[ترجمه ترگمان]نگهبان سگ، غواص، یک طلسم در جوخه پرنده، یک افسر پلیس در پرواز ۱۹۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One handler, cradling his bird in his arms, whispers to it and strokes its neck.
[ترجمه گوگل]یکی از نگهبانان در حالی که پرنده خود را در آغوش گرفته است، با آن زمزمه می کند و گردنش را نوازش می کند
[ترجمه ترگمان]یک handler که پرنده ای را در آغوش گرفته آهسته به آن اشاره می کند و گردنش را نوازش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Fulton recorded a phone conversation with his handler earlier this year.
[ترجمه گوگل]فولتون در اوایل سال جاری یک مکالمه تلفنی با مدیر خود ضبط کرد
[ترجمه ترگمان]فولتون در اوایل امسال تلفنی با مربی خود یک مکالمه تلفنی را ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. So the farrier and the handler both beat the same rhythm at the same time on different parts of the horse.
[ترجمه گوگل]بنابراین کشتیگیر و نگهدارنده هر دو یک ریتم را در یک زمان روی قسمتهای مختلف اسب میکوبند
[ترجمه ترگمان]بنابراین نعل بند و متصدی هر دو همان ریتم روی بخش های مختلف اسب را زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Richard Handler, Jefferies CEO, got $12 million cash and restricted stock bonus in 200
[ترجمه گوگل]ریچارد هندلر، مدیرعامل جفریز، در سال 200، 12 میلیون دلار پول نقد و پاداش سهام محدود دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]ریچارد Handler، مدیر عامل Jefferies، ۱۲ میلیون دلار پول نقد و پاداش سهام محدود به ۲۰۰ میلیون دلار دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The control handler would then rip out the necessary data to populate the control.
[ترجمه گوگل]سپس کنترل کننده کنترل داده های لازم را برای پر کردن کنترل جدا می کند
[ترجمه ترگمان]سپس متصدی کنترل، داده های لازم را برای تجمیع کنترل از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The interrupt handler function now has a return code of type irqreturn_t.
[ترجمه گوگل]تابع کنترل کننده وقفه اکنون یک کد بازگشتی از نوع irqreturn_t دارد
[ترجمه ترگمان]تابع مربی وقفه در حال حاضر یک کد بازگشتی از نوع irqreturn دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You implemented your state table as a common handler for all events, plus a function array for all actions and transitions.
[ترجمه گوگل]شما جدول حالت خود را به عنوان یک کنترل کننده مشترک برای همه رویدادها، به علاوه یک آرایه تابع برای همه اقدامات و انتقال ها پیاده سازی کردید
[ترجمه ترگمان]شما جدول دولتی خود را به عنوان یک مربی مشترک برای همه رویدادها، به اضافه یک آرایه تابع برای همه فعالیت ها و انتقالات، اجرا کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Listing 4 shows how to bind an event handler to an event filter with the SBLIM CIM client library.
[ترجمه گوگل]فهرست 4 نشان می دهد که چگونه می توان یک کنترل کننده رویداد را به یک فیلتر رویداد با کتابخانه سرویس گیرنده SBLIM CIM متصل کرد
[ترجمه ترگمان]برنامه ۴ نشان می دهد که چگونه یک مربی رویدادی را به یک فیلتر رویداد با کتابخانه CIM SBLIM متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Every interrupt runs a function called an interrupt handler, which must be tailored to the device and therefore is installed by the device driver.
[ترجمه گوگل]هر وقفه تابعی به نام کنترل کننده وقفه را اجرا می کند که باید متناسب با دستگاه باشد و بنابراین توسط درایور دستگاه نصب می شود
[ترجمه ترگمان]هر وقفه یک تابع را اجرا می کند که مربی وقفه نامیده می شود، که باید برای دستگاه مناسب باشد و بنابراین توسط راننده دستگاه نصب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The crooner looked at his handler. "Yeah, " he said, "but she's my wife.
[ترجمه گوگل]پیشگو به نگهبانش نگاه کرد گفت: آره، اما او همسر من است
[ترجمه ترگمان]آوازه خوان به مربی خود نگاه کرد و گفت: \" بله، اما او همسر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was probably important, an adviser to radical students and a recruiting officer or handler of agents.
[ترجمه گوگل]او احتمالاً مهم بود، یک مشاور برای دانشجویان رادیکال و یک افسر استخدام یا اداره کننده ماموران
[ترجمه ترگمان]او احتمالا مهم بود، یک مشاور برای دانش آموزان افراطی و یک کارمند استخدام یا متصدی استخدام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید