handkerchief

/ˈhæŋkərt͡ʃəf//ˈhæŋkət͡ʃɪf/

معنی: دستمال گردن، دستمال
معانی دیگر: دستمال (دستمال جیب - به دستمال سفره می گویند: napkin)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small piece of thin cloth, usu. square and sometimes ornamented and used to wipe the nose, face, neck, or hands, or worn as decoration in a pocket.

جمله های نمونه

1. a green-edged handkerchief
دستمال حاشیه سبز

2. he returned the handkerchief to his pocket
دستمال را دوباره در جیبش گذاشت.

3. i gave him a handkerchief to wipe his tears
به او دستمال دادم تا اشک های خود را پاک کند.

4. he blew his nose with a handkerchief
با دستمال دماغش را گرفت.

5. he flicked the dust from his boot with a handkerchief
او با دستمال گرد روی پوتین های خود را زد.

6. she wiped the sweat off her face with a handkerchief
با دستمال عرق چهره ی خود را پاک کرد.

7. tears welled up in his eyes and he brushed them aside with his handkerchief
اشک در چشمانش جمع شد و او با دستمال آن را پاک کرد.

8. the boy sniffled and the teacher asked him to blow his nose with a handkerchief
شاگرد فن فن کرد و معلم از او خواست که با دستمال دماغ خود را بگیرد.

9. He blew his nose in his handkerchief.
[ترجمه گوگل]دماغش را در دستمالش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]بینی اش را با دستمال پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She placed the handkerchief on a piece of paper to dry on the radiator.
[ترجمه گوگل]دستمال را روی یک تکه کاغذ گذاشت تا روی رادیاتور خشک شود
[ترجمه ترگمان]دستمال را روی یک تکه کاغذ گذاشت تا روی رادیاتور خشک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He blew his nose on a grubby handkerchief.
[ترجمه گوگل]دماغش را روی یک دستمال کثیف دمید
[ترجمه ترگمان]بینی اش را با دستمال کثیف پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dab the coffee off with your handkerchief.
[ترجمه گوگل]قهوه را با دستمال پاک کنید
[ترجمه ترگمان]با دستمال قهوه را خاموش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She dabbed her eyes with a handkerchief.
[ترجمه گوگل]چشمانش را با دستمال خیس کرد
[ترجمه ترگمان]چشمان خود را با دستمال پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She fluttered her handkerchief from the train window as a goodbye.
[ترجمه گوگل]دستمالش را از پنجره قطار به نشانه خداحافظی پرت کرد
[ترجمه ترگمان]دستمالش را از پنجره قطار به بیرون تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She took out her handkerchief and blew her nose loudly.
[ترجمه گوگل]دستمالش را بیرون آورد و با صدای بلند دماغش را باد کرد
[ترجمه ترگمان]دستمالش را درآورد و با صدای بلند بینی اش را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She wrapped a handkerchief around her bleeding palm.
[ترجمه گوگل]دستمالی دور کف دستش که در حال خونریزی بود پیچید
[ترجمه ترگمان]او دستمالی را دور دست خون آلود خود پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستمال گردن (اسم)
ascot, handkerchief, neckerchief, shawl, tie

دستمال (اسم)
handkerchief, napkin, kerchief

انگلیسی به انگلیسی

• small piece of fabric for wiping the eyes or nose; small decorative piece of fabric placed in a pocket
a handkerchief is a small square of fabric or paper used when you blow your nose.

پیشنهاد کاربران

handkerchief ( n ) ( h�ŋkərtʃɪf ) ( informal hanky, hankie ) =a small piece of material that you use for blowing your nose, etc.
handkerchief
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {هَنکِرچیف} و یا {هَنکِرچییف} می باشد ( حرف d سایلنت است )
دستمال جیبی
لطفاً انقدر اطلاعات غلط ندید و ننویسید. همین می شه که توی ترجمه کتاب های فعلی این قدر غلط فاحش دیده می شه. از اونجایی که اکثریت توی این عصر تکنولوژی به ندرت حوصله ی ورق زدن دیکشنری های قطور کاغذی رو داریم و اولین دیشکنری آنلاین که بالا می آد اینجاست، سریعاً هرچی به نظرمون می آد ثبت نکنیم. چه به عنوان کاربر، چه خود آبادیس.
...
[مشاهده متن کامل]

فرضاً توی یه رمان انگلیسی قرن ۱۷ یا ۱۸ یا حتی نمایشنامه های شکسپیر ، کلمه handkerchief رو ترجمه کنید "دستمال کاغذی" کاملاً خنده داره! چون قبل از سال 1924 میلادی، اصلاً دستمال کاغذی اختراع نشده بوده.
واسه هر نوع دستمال توی انگلیسی تقریباً یه کلمه ای وجود داره:
Handkerchief = دستمال پارچه ای جیبی ( برای برای استفاده های شخصی و بهداشتی که داخل جیب یا کیف می ذارن و گاهی جنبه تزئینی هم داره. )
Paper Handkerchief = دستمال کاغذی جیبی ( برای برای استفاده های شخصی و بهداشتی که داخل جیب یا کیف می ذارن یا به صورت جعبه ای هم تولید می شه. )
Hand Tissue یا Facial Tissue = دستمال کاغذی ( از جنس کاغذ برای استفاده بهداشتی )
Neckerchief = دستمال گردن ( از جنس انواع پارچه )
Kerchief یا Bandana = دستمال سر ( از جنس انواع پارچه )
Pocket Square یا Pocket Handkerchief = دستمال جیبی مخصوص کُت، پوشِت ( از جنس انواع پارچه که فقط هدف تزئینی داره. )
Paper Towel = دستمال حوله ای کاغذی ( که برای گرفتن روغن یا چربی یا کاربرد های دیگه تو آشپزخونه استفاده می شه. )
Tea Towel = دستمال پارچه ای آشپزخانه
Napkin = دستمال سفره - پارچه ی قنداق یا پوشک نوزاد
Sanitary Napkin = پد بهداشتی ( مخصوص خانم ها )
Toilet paper = دستمال کاغذی توالت

دستمال صورت
دستمال دستی
دستمال
دستمال کاغذی
دستمال جیبی
دستمال دست
دستمال پارچه ای که برای پاک کردن بینی یا چشم یا دست و گردن غیره استفاده میشه

بپرس