handiwork

/ˈhændiˌwərk//ˈhændɪwɜːk/

معنی: صنعت دست، کاردست
معانی دیگر: (هرکاری که توسط شخص بخصوصی انجام شده است) کار، اثر، رجوع شود به: handwork، کاردستی، کارخودکرده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: work produced by hand, such as embroidery.

(2) تعریف: a work or product of a single person.

- Is this carved design your handiwork?
[ترجمه گوگل] آیا این طرح حکاکی شده کار دست شماست؟
[ترجمه ترگمان] این carved که handiwork رو طراحی کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the handiwork of an experienced master
اثر یک استاد پرتجربه

2. She stood back and admired her handiwork.
[ترجمه گوگل]او عقب ایستاد و کارهای دستی او را تحسین کرد
[ترجمه ترگمان]او ایستاد و کارش را تحسین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This looks like the handiwork of an arsonist.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این کار دست یک آتش افروز است
[ترجمه ترگمان] به نظر میاد کار آتش افروزی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gazed reverently at the handiwork.
[ترجمه گوگل]او با احترام به کار دستی خیره شد
[ترجمه ترگمان]با احترام به این کار خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The architect stepped back to admire his handiwork.
[ترجمه گوگل]معمار برای تحسین آثار دستی خود عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]معمار قدمی به عقب برداشت تا کارش را تحسین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He stood back to admire his handiwork.
[ترجمه گوگل]عقب ایستاد تا کار دستش را تحسین کند
[ترجمه ترگمان]باز ایستاد تا کارش را تحسین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That's some of Smith's handiwork.
[ترجمه گوگل]این بخشی از کارهای دست اسمیت است
[ترجمه ترگمان]این یکی از handiwork اسمیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This explosion looks like the handiwork of terrorists.
[ترجمه گوگل]این انفجار به نظر کار دست تروریست هاست
[ترجمه ترگمان]این انفجار مانند کار تروریست ها به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The explosion looks like the handiwork of terrorists.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این انفجار کار دست تروریست ها باشد
[ترجمه ترگمان]این انفجار مانند کار تروریست ها به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is that drawing on the board your handiwork, Clare?
[ترجمه گوگل]آیا آن نقاشی روی تخته کار دست شماست، کلر؟
[ترجمه ترگمان]این نقاشی روی تخته your \"کلیر\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is this your handiwork?
[ترجمه گوگل]این کار دست شماست؟
[ترجمه ترگمان]این کاردستی شماست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neighbours and passers-by poured compliments on his handiwork, and even the local council's parks department were impressed.
[ترجمه گوگل]همسایه ها و رهگذران از کارهای دستی او تعریف و تمجید کردند و حتی اداره پارک های شورای محلی نیز تحت تأثیر قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]همسایگان و عابران هم از این کار به او تبریک گفتند و حتی بخش پارک های محلی نیز تحت تاثیر قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I could see that her haircolor was the handiwork of an expert.
[ترجمه گوگل]می دیدم که رنگ موی او کار دست یک متخصص است
[ترجمه ترگمان]می توانستم ببینم که haircolor کار یک کارشناس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She opened her eyes, and surveyed her handiwork.
[ترجمه گوگل]چشمانش را باز کرد و کارهای دستش را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]چشمانش را باز کرد، و با دقت کار او را برانداز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Examples of her handiwork were propped around the studio.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از کارهای دستی او در اطراف استودیو قرار داشت
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از کاره ای هنری او به دور استودیو کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صنعت دست (اسم)
handiwork

کاردست (اسم)
handiwork

تخصصی

[عمران و معماری] کاردستی

انگلیسی به انگلیسی

• skilled work done by hand; objects created by hand
if you refer to something as your handiwork, you mean that you made it yourself.

پیشنهاد کاربران

بپرس