1. The climber scrabble about widely for a handhold.
[ترجمه گوگل]کوهنورد به طور گسترده برای یک دسته دست و پا می زند
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان به طور گسترده به دنبال جای دست گرفتن با دست گیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One of his hands grabbed a rusty handhold at the roof's edge, then he heaved himself up with the other.
[ترجمه گوگل]یکی از دستانش دستگیره زنگ زده لبه سقف را گرفت، سپس با دست دیگر خود را بالا برد
[ترجمه ترگمان]یکی از دستانش گیره زنگ زده روی لبه بام را گرفت و با دست دیگر خودش را بالا کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He picked his way down, handhold and foothold, until I could reach up and take him by the knees.
[ترجمه گوگل]او راهش را به سمت پایین، دست و پا گرفت تا اینکه بتوانم دستم را بالا ببرم و زانوهایش را بگیرم
[ترجمه ترگمان]او راهش را با دست گیر و جای پا بلند کرد تا من بتوانم به او برسم و او را با زانو بلند کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So we can say, "sword handhold" is flexible, the sword can be agile use, handy, agile like a swimming dragon, pizzazz and elegant.
[ترجمه گوگل]بنابراین می توانیم بگوییم، "دسته شمشیر" انعطاف پذیر است، شمشیر می تواند استفاده چابک، دستی، چابک مانند اژدهای شنا، پیتزا و ظریف باشد
[ترجمه ترگمان]پس می تونیم بگیم: \"دست گرفتن با دست گیر\" انعطاف پذیر است، شمشیر می تواند با استفاده سریع، دم دست، چابک مثل یک اژدهای شنا، pizzazz و ظریف استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Bucket : ( n . ) a big handhold that is easy to hold on to.
[ترجمه گوگل]سطل: (n ) دسته بزرگی که به راحتی می توان آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]Bucket: (n)یک دست handhold بزرگ است که آسان نگه داشتن آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The invention discloses a handhold device capable of independently operating camera and method thereof.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک دستگاه نگهدارنده با قابلیت عملکرد مستقل دوربین و روش آن را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اختراع فاش ساخت یک دستگاه با دست گیر که قادر به انجام مستقل دوربین و روش آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The design principle and method of a handhold emergency suction apparatus were introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]اصل طراحی و روش یک دستگاه مکش اضطراری دستی در این مقاله معرفی شد
[ترجمه ترگمان]اصل طراحی و روش دستگاه مکش اضطراری به طور اضطراری در این مقاله معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He got a firm handhold on a rough jerkin.
[ترجمه گوگل]او یک دست محکم روی یک جفت خشن گرفت
[ترجمه ترگمان]اون یه گیره محکم گیر کرده روی یه جلیقه خشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Demanding on anti- tensility of pulling handhold is not suitable to non-metal zipper.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای ضد کشش دستی برای زیپ غیر فلزی مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]درخواست تعلیق از دست دادن handhold برای zipper غیر فلزی مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective To design a handhold emergency suction apparatus, in order to meet the needs of clinical therapy, field and on-site emergency treatment.
[ترجمه گوگل]هدف: طراحی یک دستگاه ساکشن اورژانسی دستی، به منظور رفع نیازهای درمان بالینی، درمان اورژانسی میدانی و در محل
[ترجمه ترگمان]هدف طراحی دستگاه مکش اضطراری به جای دست یابی به نیازهای درمان بالینی، زمینه و درمان اورژانسی سایت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. My ceaseless ceaseless effort learns adamancy, can you handhold belong to me?
[ترجمه گوگل]تلاش بی وقفه من، سرسختی را می آموزد، آیا می توانی دستت را متعلق به من کنی؟
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش و تلاش بی وقفه و پیوسته من می تواند به جای من دست پیدا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A big handhold that is easy to hold on to.
[ترجمه گوگل]یک دسته بزرگ که به راحتی می توان آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]دست handhold بزرگی که به راحتی قابل نگه داشتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He managed to grab it; the stitches gave a better handhold.
[ترجمه گوگل]او موفق شد آن را بگیرد بخیه ها نگه داشتن دست بهتری می دادند
[ترجمه ترگمان]او موفق شد آن را بگیرد، بخیه ها جا جای بهتری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A stout, stainless steel pillar between deckhead and cabin sole in the galley area forms a useful handhold.
[ترجمه گوگل]یک ستون محکم و فولادی ضد زنگ بین سر عرشه و کف کابین در ناحیه گالی، یک دسته مفید را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ستون فولادی از جنس فولاد ضد زنگ بین deckhead و کابین تنها در این ناحیه دست به دست گیر محکمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This thesis designs the equipment named ARM DIS for handhold application based on traditional DIS, which is for the core of ARM7TDMI series microprocessor—S3C44B0X .
[ترجمه گوگل]این پایان نامه تجهیزاتی به نام ARM DIS را برای کاربردهای دستی بر اساس DIS سنتی طراحی می کند که برای هسته ریزپردازنده سری ARM7TDMI-S3C44B0X است
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به طراحی تجهیزات به نام محل ARM برای برنامه handhold براساس DIS سنتی می پردازد که برای هسته of سری ARM۷TDMI - S۳C۴۴B۰X ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید