handgun

/ˈhændˌɡən//ˈhændɡʌn/

هفت تیر، تپانچه، پارابلوم، رولور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a firearm that can be held and used with one hand, such as a pistol.
مشابه: piece, pistol, rod

جمله های نمونه

1. the new measure restricts handgun ownership
مصوبه ی جدید داشتن هفت تیر را محدود می کند.

2. a single-handed weapon like a handgun
اسلحه ی یک دستی مانند تپانچه

3. each of them packed a handgun
هر یک از آنان یک هفت تیر با خود داشت.

4. every one of them has a handgun
آنها هر کدام یک هفت تیر دارند.

5. They were yesterday convicted of illegally using a handgun.
[ترجمه گوگل]آنها دیروز به دلیل استفاده غیرقانونی از تفنگ دستی محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها دیروز به جرم استفاده غیرقانونی از تفنگ محکوم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suddenly Cranston pulled out a large handgun from beneath his robes.
[ترجمه گوگل]ناگهان کرانستون یک تفنگ دستی بزرگ را از زیر ردایش بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]ناگهان کرنستن اسلحه بزرگی از زیر ردایش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Police said Cosby was shot once with a handgun.
[ترجمه گوگل]پلیس گفت کازبی یک بار با اسلحه شلیک شده است
[ترجمه ترگمان]پلیس گفته است که Cosby به همراه یک تفنگ دستی به ضرب گلوله کشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It also should limit handgun purchases to one per month.
[ترجمه گوگل]همچنین باید خرید اسلحه دستی را به یک عدد در ماه محدود کند
[ترجمه ترگمان]همچنین باید خرید اسلحه کمری را به یک ماه محدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Congress failed to legislate effective handgun controls.
[ترجمه گوگل]کنگره نتوانست کنترل موثر تفنگ دستی را وضع کند
[ترجمه ترگمان]کنگره نتوانست کنترل موثر اسلحه را وضع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Victim James Monday found a loaded. 38 calibre handgun in his parents' bedroom in Stockton, California.
[ترجمه گوگل]قربانی جیمز دوشنبه یک بار پر شده پیدا کرد تفنگ دستی کالیبر 38 در اتاق خواب والدینش در استاکتون، کالیفرنیا
[ترجمه ترگمان]قربانی روز دوشنبه قربانی را پیدا کرد کالیبر ۳۸ در اتاق خواب والدینش در Stockton کالیفرنیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jerry Patterson, the Republican who sponsored the concealed handgun law through the Senate.
[ترجمه گوگل]جری پترسون، جمهوری‌خواه که از طریق سنا از قانون پنهان‌سازی سلاح‌های دستی حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]جری پترسون، جمهوری خواه که از قانون تفنگ دستی پنهان در مجلس سنا حمایت مالی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Read in studio A man armed with a handgun has stolen around a thousand pounds from an estate agents.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید مردی مسلح به تفنگ دستی حدود هزار پوند از یک مشاور املاک دزدیده است
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک مرد مسلح با اسلحه حمل اسلحه در حدود هزار پوند از یک بنگاه معاملات ملکی دزدیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They began to tussle with each other for the handgun.
[ترجمه گوگل]آنها برای تفنگ دستی شروع کردند به درگیری با یکدیگر
[ترجمه ترگمان]شروع به دعوا کردن با هم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr Leckey said three weapons, two assault rifles and a handgun, had been recovered from the scene.
[ترجمه گوگل]آقای لکی گفت که سه قبضه اسلحه، دو تفنگ تهاجمی و یک تفنگ دستی از صحنه کشف شده است
[ترجمه ترگمان]آقای Leckey گفت: آقای Leckey سه اسلحه و دو تفنگ شکاری و یک تفنگ، از صحنه بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gun which can be held and fired with a single hand
a handgun is a gun that you can hold, carry, and fire with one hand.

پیشنهاد کاربران

هفت تیر. تپانچه. اسلحه کمری
مثال:
every one of them has a handgun.
هر یک از آنها اسلحه کمری دارند.
تفنگ دستی
اسلحه دستی
اسلحه کمری

بپرس