handbill

/ˈhændˌbɪl//ˈhændbɪl/

برگ اعلان (که به جای چسباندن به دیوار و غیره به دست اشخاص می دهند)، اگهی دستی، اعلانی که بدست مردم میدهند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a printed announcement or advertisement to be distributed by hand.
مشابه: circular

جمله های نمونه

1. I saw a man giving out handbills in the street.
[ترجمه گوگل]مردی را دیدم که در خیابان دست به دست می دهد
[ترجمه ترگمان]مردی را دیدم که در خیابان تبلیغ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Students distributed handbills calling for better funding for schools.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان با توزیع صورت‌حساب‌ها خواستار تأمین بودجه بهتر برای مدارس شدند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان آگهی های دستی را توزیع می کنند که خواستار تامین بودجه بهتر برای مدارس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The discovery of a handbill in 1941 witnesses to the seriousness with which Lincoln had to take charges that he was irreligious.
[ترجمه گوگل]کشف یک صورت‌حساب در سال 1941 نشان می‌دهد که لینکلن باید اتهامات بی‌دینی خود را جدی می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]کشف یک اعلان در سال ۱۹۴۱ شاهد جدی بودن آن بود که لینکلن مجبور بود از این اتهام سرپیچی کند که او بی دین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I didn't tell him about the handbill I had found; indeed, I quickly dismissed that as a mere coincidence.
[ترجمه گوگل]من در مورد دستی که پیدا کرده بودم به او نگفتم در واقع، من به سرعت آن را به عنوان یک تصادف صرف رد کردم
[ترجمه ترگمان]من به او درباره the که پیدا کرده بودم نگفتم؛ در واقع، به سرعت این را تصادفی تلقی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He makes barely enough money delivering handbills to businesses and homes to pay his rent and buy food and beer.
[ترجمه گوگل]او به سختی پول کافی از تحویل قبوض به مشاغل و خانه ها برای پرداخت اجاره خانه و خرید غذا و آبجو به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی پول کافی برای اعلان handbills به شرکت ها و خانه ها برای پرداخت اجاره و خرید غذا و آبجو به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Across the bottom of each handbill, in blue pencil, Soo wrote Milk.
[ترجمه گوگل]در پایین هر دفترچه، با مداد آبی، سو میلک را نوشت
[ترجمه ترگمان]روی کف هر handbill، در مداد آبی، سو نوشته بود: شیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You put the handbill in my room.
[ترجمه گوگل]دفترچه را گذاشتی تو اتاقم
[ترجمه ترگمان]تو handbill رو تو اتاق من گذاشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Handbill advertisement, can be in urban village country advertisement of main crossing paste.
[ترجمه گوگل]آگهی دستی، می تواند در روستای شهری تبلیغات کشوری خمیر تقاطع اصلی باشد
[ترجمه ترگمان]تبلیغات handbill می تواند در تبلیغات روستایی دهکده شهری واقع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every morning it was he who put handbill in our washbowl .
[ترجمه گوگل]هر روز صبح این او بود که قبض دستی را در کاسه دستشویی ما می گذاشت
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح اون آگهی رو تو washbowl گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The article elaborated the handbill poster notice design creativity thought method and the creativity thought raise.
[ترجمه گوگل]مقاله روش تفکر خلاقیت طراحی آگهی پوستر دستی و افزایش تفکر خلاقیت را شرح داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله آگهی تبلیغاتی اعلان خلاقیت طراحی را شرح داد و اندیشه خلاقیت را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This research future the handbill poster notice creation has also provided some methods and the mentality for us.
[ترجمه گوگل]این آینده پژوهشی ایجاد آگهی پوستر دستی نیز روش ها و ذهنیتی را برای ما فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]این آینده تحقیق نشان می دهد که ایجاد آگهی تبلیغاتی اعلان کرده است که برخی روش ها و ذهنیت ما را در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Handbill : Publicity sheet, normally printed on one side only, for delivery by hand.
[ترجمه گوگل]Handbill: برگه تبلیغاتی که معمولاً فقط در یک طرف چاپ می شود، برای تحویل با دست
[ترجمه ترگمان]handbill: برگه تبلیغاتی معمولا فقط در یک طرف برای تحویل به دست چاپ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Give friend" L elder brother" the handbill of design, the house of his house recently also Be starting design, hereafter will exhibitmidnight.
[ترجمه گوگل]دفترچه طراحی را به دوست "L برادر بزرگتر" بدهید، خانه خانه او نیز اخیراً طراحی را شروع کرده است، از این پس نیمه شب به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]به دوست برادر بزرگ ترش \"the of design\" (handbill of design)، خانه خانه اش نیز به تازگی طراحی و بعد از این شروع به طراحی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A piece of small announce handbill did not make any impacts to their shop, and my advertisement and the goods that they sell do not have any conflict, then they promised very quickly to come down.
[ترجمه گوگل]یک تیکه دستی اعلامیه کوچک هیچ تاثیری روی مغازه آنها نگذاشت و آگهی من و کالاهایی که می فروشند هیچ تضادی با هم ندارند، بعد خیلی سریع قول دادند پایین بیایند
[ترجمه ترگمان]یک تکه اعلان کوچک اعلان کرد که هیچ اثری بر خرید آن ها نیست و آگهی من و چیزهایی که می فروشند، هیچ درگیری ندارند، پس آن ها به سرعت قول دادند که پایین بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There still is announce handbill inside.
[ترجمه گوگل]هنوز اعلامیه دستی در داخل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز یه اعلان هست که منتشر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advertisement printed on a single page
a handbill is a small printed notice which is used to advertise a particular company, service, or event.

پیشنهاد کاربران

a small printed advertisement or notice that is given to people by hand/ a small sheet of paper advertising a product or event which is given to members of the public, especially in the street
یک آگهی یا اطلاعیه چاپی کوچک که دستی به مردم داده می شود/یک ورق کوچک کاغذ تبلیغاتی برای یک محصول یا رویداد که در اختیار عموم مردم قرار می گیرد، به ویژه در خیابان
...
[مشاهده متن کامل]

to distribute/hand out/pass out handbills
At all events it was a handbill calling the meeting.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/handbill

بپرس