1. The machine can hammer out metal very thin.
[ترجمه گوگل]دستگاه می تواند فلز را بسیار نازک چکش کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه می تواند فلز را خیلی نازک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستگاه می تواند فلز را خیلی نازک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I think we can hammer out a solution.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما می توانیم یک راه حل پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم ما می توانیم یک راه حل را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم ما می توانیم یک راه حل را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Leading oil producers tried to hammer out a deal.
[ترجمه فرشته] تولیدکنندگان پیشتاز نفت سعی کردند تا در معامله به توافق برسند.|
[ترجمه شیما] تولید کنندگان پیشتاز نفت سعی کردند معامله را جوش دهند.|
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان پیشرو نفت سعی کردند به یک معامله دست یابند[ترجمه ترگمان]تولیدکنندگان پیشتاز نفت سعی کردند تا معامله ای انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The capitalist tried to hammer out an agreement with workers on overtime pay.
[ترجمه گوگل]سرمایه دار سعی کرد با کارگران در مورد دستمزد اضافه کاری قراردادی امضا کند
[ترجمه ترگمان]سرمایه دار تلاش کرد قراردادی با کارگران در خصوص حقوق اضافه کاری تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرمایه دار تلاش کرد قراردادی با کارگران در خصوص حقوق اضافه کاری تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was social laughter, an attempt to hammer out a common weapon against despair.
[ترجمه گوگل]این خنده اجتماعی بود، تلاشی برای چکش سلاح مشترک علیه ناامیدی
[ترجمه ترگمان]خنده اجتماعی بود، تلاشی برای کوبیدن یک اسلحه مشترک در برابر ناامیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خنده اجتماعی بود، تلاشی برای کوبیدن یک اسلحه مشترک در برابر ناامیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The toxic substances department must approve it and hammer out a legal agreement with the group before moving forward.
[ترجمه گوگل]دپارتمان مواد سمی باید آن را تایید کند و قبل از حرکت به جلو، با گروه یک توافقنامه قانونی امضا کند
[ترجمه ترگمان]اداره مواد سمی باید آن را تایید کرده و پیش از حرکت به جلو یک قرارداد قانونی با این گروه انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اداره مواد سمی باید آن را تایید کرده و پیش از حرکت به جلو یک قرارداد قانونی با این گروه انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The central purpose is to hammer out long-term strategies for the nation as a whole.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی تعیین استراتژی های بلندمدت برای کل کشور است
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی چکش زدن استراتژی های بلند مدت برای ملت به عنوان یک کل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی چکش زدن استراتژی های بلند مدت برای ملت به عنوان یک کل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I managed to hammer out the brief for the debate.
[ترجمه گوگل]من موفق شدم خلاصه را برای مناظره چکش کنم
[ترجمه ترگمان]توانستم برای بحث کوتاهی را تنظیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توانستم برای بحث کوتاهی را تنظیم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Can you hammer out the dent in the side of my car?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید فرورفتگی کنار ماشین من را چکش کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه چکش به سمت ماشین من بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میشه یه چکش به سمت ماشین من بزنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After the major agreement, we had to hammer out the details.
[ترجمه گوگل]پس از توافق بزرگ، باید جزئیات را چکش می کردیم
[ترجمه ترگمان]پس از توافق اصلی، ما باید جزئیات را مشخص کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از توافق اصلی، ما باید جزئیات را مشخص کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We are required to learn to hammer out beautiful dishes in precious metals.
[ترجمه گوگل]ما باید یاد بگیریم که ظروف زیبا را در فلزات گرانبها چکش کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید یاد بگیریم که غذاهای زیبا را در فلزات با ارزش یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید یاد بگیریم که غذاهای زیبا را در فلزات با ارزش یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It took over three months to hammer out the distributorship agreement.
[ترجمه گوگل]بیش از سه ماه طول کشید تا قرارداد توزیع بسته شود
[ترجمه ترگمان]سه ماه طول کشید تا قرارداد distributorship امضا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه ماه طول کشید تا قرارداد distributorship امضا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The government tried to hammer out an agreement with workers.
[ترجمه گوگل]دولت سعی کرد با کارگران توافق کند
[ترجمه ترگمان]دولت سعی کرد با کارگران به توافقی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت سعی کرد با کارگران به توافقی دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Unfortunately, Asia lacks any real security forum to hammer out problems.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، آسیا فاقد هرگونه انجمن امنیتی واقعی برای حل مشکلات است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، آسیا فاقد هیچ فروم های امنیتی واقعی برای حل مشکلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، آسیا فاقد هیچ فروم های امنیتی واقعی برای حل مشکلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Please hammer out these nails.
[ترجمه گوگل]لطفا این میخ ها را بکوبید
[ترجمه ترگمان] لطفا این میخ ها رو بیار بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] لطفا این میخ ها رو بیار بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید