• : تعریف: a natural or synthetic substance that induces false or distorted sensory perceptions.
جمله های نمونه
1. It was a mild hallucinogen - no lasting effects.
[ترجمه حسین] اون یک آرام بخش ضعیف بدون اثرات درازمدت بود
|
[ترجمه گوگل]این یک توهم زا خفیف بود - بدون اثرات ماندگار [ترجمه ترگمان]این یک hallucinogen ملایم و بدون دوام بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was some kind of hallucinogen, wasn't it?
[ترجمه گوگل]این نوعی توهم زا بود، اینطور نیست؟ [ترجمه ترگمان]یه جور توهم بود، نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. LSD is a dangerous hallucinogen.
[ترجمه گوگل]ال اس دی یک توهم زا خطرناک است [ترجمه ترگمان]معتاد به مواد مخدر خطرناک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After taking the hallucinogen, Dr. Martin put on an eye mask and headphones, and lay on a couch listening to classical music as he contemplated the universe.
[ترجمه گوگل]دکتر مارتین پس از مصرف داروی توهم زا، ماسک چشم و هدفون گذاشت و روی مبل دراز کشید و به موسیقی کلاسیک گوش داد و در حال فکر کردن به جهان هستی بود [ترجمه ترگمان]بعد از گرفتن the، دکتر مارتین ماسک چشمی و هدفون گذاشت و روی نیمکتی دراز کشید که به موسیقی کلاسیک گوش می داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A hallucinogen is a substance that produces psychological effects that are normally associated only with dreams, schizophrenia, or religious exaltation.
[ترجمه گوگل]توهم زا ماده ای است که اثرات روانی ایجاد می کند که معمولاً فقط با رویاها، اسکیزوفرنی یا تعالی مذهبی مرتبط است [ترجمه ترگمان]A ماده ای است که اثرات روان شناختی را تولید می کند که معمولا فقط با رویاها، اسکیزوفرنی و یا تجلیل مذهبی مرتبط هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The contents of the images extend like hallucinogen.
[ترجمه گوگل]محتوای تصاویر مانند توهم زا گسترش می یابد [ترجمه ترگمان]محتوای تصاویر مانند hallucinogen گسترش می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hallucinogen: Substance that produces psychological effects normally associated only with dreams, schizophrenia, or religious visions.
[ترجمه گوگل]توهم زا: ماده ای که اثرات روانی ایجاد می کند که معمولاً فقط با رویاها، اسکیزوفرنی یا بینش های مذهبی مرتبط است [ترجمه ترگمان]Hallucinogen: مواد لازم که اثرات روان شناختی را به طور طبیعی تنها با رویاها، اسکیزوفرنی و یا رویاهای مذهبی مرتبط می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A chemical substance, such as a narcotic or hallucinogen, that affects the central nervous system, causing changes in behavior and often addiction.
[ترجمه گوگل]یک ماده شیمیایی، مانند یک ماده مخدر یا توهم زا، که بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر می گذارد و باعث تغییر در رفتار و اغلب اعتیاد می شود [ترجمه ترگمان]یک ماده شیمیایی مانند مواد مخدر یا مواد مخدر، که بر سیستم عصبی مرکزی تاثیر می گذارد، باعث ایجاد تغییراتی در رفتار و اغلب اعتیاد می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As a repentant sinner I pledge to swear off this hallucinogen.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک گناهکار توبه کننده قول می دهم که این توهم زا را کنار بگذارم [ترجمه ترگمان]به عنوان یه گناهکار توبه کار قسم می خورم که این توهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Magic Mushrooms Used by the Aztecs in ancient rituals, magic mushrooms are a hallucinogen.
[ترجمه گوگل]قارچ های جادویی که توسط آزتک ها در آیین های باستانی استفاده می شد، قارچ های جادویی یک توهم زا هستند [ترجمه ترگمان]قارچ ها از \"Aztecs\" در دوران باستان، قارچ جادویی یه جور توهم مخدر هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was about to try this experimental cure using an African hallucinogen, and he wanted me to film him going through the treatment.
[ترجمه گوگل]او قصد داشت این درمان آزمایشی را با استفاده از یک ماده توهم زا آفریقایی امتحان کند و از من می خواست که از او در جریان درمان فیلم بگیرم [ترجمه ترگمان]او می خواست این درمان تجربی را با استفاده از یک hallucinogen آفریقایی امتحان کند، و او از من خواست تا او را تحت درمان قرار دهم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cannabis is the most commonly used illicit mind-altering drug in the world. It is classed as 'a minor hallucinogen with depressant qualities'.
[ترجمه گوگل]حشیش رایج ترین ماده مخدر غیرقانونی و غیرقانونی برای تغییر ذهن در جهان است این به عنوان "توهم زا جزئی با ویژگی های افسردگی" طبقه بندی می شود [ترجمه ترگمان]Cannabis شایع ترین مورد استفاده غیر قانونی برای تغییر مواد مخدر در جهان است این سبک به عنوان یک hallucinogen خفیف با ویژگی های افسردگی ذکر شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A drug, C 17 H 25 N, used in veterinary medicine as an anesthetic and illegally as a hallucinogen; PCP.
[ترجمه گوگل]دارویی به نام C 17 H 25 N که در دامپزشکی به عنوان بیهوش کننده و غیرقانونی به عنوان توهم زا استفاده می شود PCP [ترجمه ترگمان]یک دارو که در داروهای دامپزشکی به عنوان بی حسی و به صورت غیر قانونی به عنوان یک داروی بی هوشی استفاده می شود، PCP نامیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Better than anaesthetic, cocain, high purity cocain, reefer, Indian hemp, LSD, hallucinogen.
[ترجمه گوگل]بهتر از بیهوشی، کوکائین، کوکائین با خلوص بالا، ریفر، کنف هندی، ال اس دی، توهم زا [ترجمه ترگمان]بهتر از anaesthetic، cocain، purity، reefer، hemp هندی، معتاد به توهم، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• substance that causes hallucinations
پیشنهاد کاربران
[پزشکی] توهم زا: دارویی که باعث ایجاد توهم می گردد
Hallucinogens are a large, diverse class of psychoactive drugs that can produce altered states of consciousness characterized by major alterations in thought, mood, and perception as well as other changes ... [مشاهده متن کامل]
توهم زا ( به انگلیسی: Hallucinogen ) به دسته بزرگی از سایکواکتیو های طبیعی و آزمایشگاهی گفته می شود که بیشتر باعت توهم، هذیان، دگرگونی در ادراک و احساسات می شوند.
توهم زا What if it was a hallucinogen? It's pathetic اگه این قرصه توهم زا باشه چی؟ تاثر آوره