half frozen

پیشنهاد کاربران

Half frozen: ( adj )
1. extremely cold.
بسیار سرد.
Example: 👇
the half - frozen, but still conscious boy.
پسری که از سرما تقریباً یخ زده اما همچنان هوشیار بود
2. ( of food, ice, etc ) partially defrosted.
...
[مشاهده متن کامل]

( در مورد غذا، یخ و غیره ) تا حدی یخ زدایی شده.
Example: 👇
you need to take it out of the fridge only some minutes before cooking; it’s half - frozen.
فقط چند دقیقه قبل از پخت باید آن را از یخچال خارج کنید. نیمه یخ زده است.

half frozen

بپرس