نیمه هوشیار - نیمه خواب
"He was still half awake when his alarm went off. "
( وقتی آلارمش به صدا درآمد، او هنوز نیمه خواب بود. )
"I remember hearing the storm, but I was so half awake that I didn't get up. "
... [مشاهده متن کامل]
( به یاد دارم که صدای طوفان را شنیدم، اما آن قدر نیمه هوشیار بودم که بلند نشدم. )
( وقتی آلارمش به صدا درآمد، او هنوز نیمه خواب بود. )
... [مشاهده متن کامل]
( به یاد دارم که صدای طوفان را شنیدم، اما آن قدر نیمه هوشیار بودم که بلند نشدم. )