half and half

/ˈhæfəndˈhæf//hɑːfəndhɑːf/

معنی: نوعی ابجو انگلیسی، نصفا نصف
معانی دیگر: نیمگان، نصف نصف، پنجاه پنجاه، مخلوط نصف شیر و نصف خامه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of two things in equal portions; half one thing and half another.
قید ( adverb )
• : تعریف: in two equal parts.
اسم ( noun )
• : تعریف: a mixture of two things in equal portions, esp. milk and cream.

مترادف ها

نوعی ابجو انگلیسی (اسم)
half and half

نصفا نصف (قید)
half and half

انگلیسی به انگلیسی

• half one thing and half another; mix of milk and cream

پیشنهاد کاربران

- نصفه نیمه
نوشیدنی نصف شیر نصف خامه
نیمانیم . ( ص مرکب ، ق مرکب ) نصفانصف . برابر. راستا. ( یادداشت مؤلف ) . نیمی ازین و نیمی از آن : کشک گندم و کشک جو نیمانیم با یک درم سنگ تخم بادیان . ( ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) . کشکاب از کشک و نخود پزند نیمانیم یا دو بهر کشک جو و یک بهر نخود. ( ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) . اگر شراب خواهد داد شرابی رقیق باید کرد یعنی آب بسیار باید کرد چنانکه نیمانیم باشد یعنی مناصفه . ( ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نه راستی و درستی است هر مثل که زدند
اگرنه جمله دروغ است هست نیمانیم .
سوزنی .
|| نصف نصف . ( فرهنگ فارسی معین ) . || ( اِ مرکب ) مناصفت . ( فرهنگ فارسی معین ) ( از لغت بیهقی مندرج در کتاب پارسی نغز ) .

بپرس