1. hairless chest
سینه ی بی مو
2. To my mind, a hairless armpit looks unnatural.
[ترجمه گوگل]به نظر من، زیر بغل بدون مو غیر طبیعی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر من، یه بغل بی موی غیر طبیعی به نظر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Young rabbits are born blind and hairless.
[ترجمه گوگل]خرگوش های جوان کور و بدون مو به دنیا می آیند
[ترجمه ترگمان]خرگوش های جوان کور و بی مو به دنیا می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. No wonder the high-voiced boys with smooth, hairless cheeks hated her.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که پسرهای خوش صدای با گونه های صاف و بدون مو از او متنفر بودند
[ترجمه ترگمان]هیچ تعجبی نداشت که پسرهای قد بلند با گونه های صاف و بی عاری از او از او متنفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A hairless philosopher who lives in the wilderness, meditates and kills people.
[ترجمه گوگل]فیلسوف بی مو که در بیابان زندگی می کند، مراقبه می کند و مردم را می کشد
[ترجمه ترگمان]یک فیلسوف hairless که در بیابان زندگی می کند، مردم را می کشد و می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And I envied his smooth, hairless chest, with its peachy tan.
[ترجمه گوگل]و به سینه صاف و بدون موی او با برنزه هلویی اش حسادت کردم
[ترجمه ترگمان]و من به سینه صاف و بی موی او رشک بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The hairless sons of Scinde are another hint about how close he came to the mechanism of heredity.
[ترجمه گوگل]پسران بی موی سینده اشاره دیگری به این است که او چقدر به مکانیسم وراثت نزدیک شده است
[ترجمه ترگمان]فرزندان بی موی of اشاره دیگری به این موضوع دارند که او به مکانیسم وراثت نزدیک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They were humanoids: short, Caucasian but hairless, with thin lips and bulging black eyes.
[ترجمه گوگل]آنها انسان نما بودند: کوتاه قد، قفقازی اما بی مو، با لب های نازک و چشم های سیاه برآمده
[ترجمه ترگمان]They بودند؛ کوتاه قد، سفید، سفید، با لبان نازک و چشمان درشت سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The red light of fires reflected from the hairless cranium.
[ترجمه گوگل]نور قرمز آتش از جمجمه بی مو منعکس می شود
[ترجمه ترگمان]نور سرخ آتش از کاسه سر بی موی سر در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Oracle's scabrous, hairless scalp is - fortunately - mostly concealed by the black hood of his robe.
[ترجمه گوگل]پوست سر پرزدار و بدون مو اوراکل - خوشبختانه - بیشتر توسط کلاه سیاه ردای او پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کلاه سیاه ردایش - که بیشتر آن توسط کلاه سیاه ردایش پنهان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A hairless chest would have been a great advantage for a bisexual like myself.
[ترجمه گوگل]یک سینه بدون مو یک مزیت بزرگ برای یک دوجنسه مانند من بود
[ترجمه ترگمان]یک صندوق بدون مو برای یک جنسی مثل من از یک سو استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These become hairless and develop septic sores.
[ترجمه گوگل]اینها بدون مو می شوند و زخم های عفونی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]اینها بی مو می شوند و زخمه ای septic ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was a sight to watch my hairless Sindu walking towards her classroom.
[ترجمه گوگل]تماشای سیندو بی موی من که به سمت کلاسش می رفت، منظره ای بود
[ترجمه ترگمان]دیدن موی بی موی من در حال قدم زدن به سمت کلاسش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wherever the body is hairless, the skin is soft and smooth.
[ترجمه گوگل]هر جا بدن بدون مو باشد، پوست نرم و صاف است
[ترجمه ترگمان]هر جا که بدن بی مو باشد، پوست نرم و نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید