haircut

/ˈherˌkət//ˈheəkʌt/

معنی: موچینی
معانی دیگر: سلمانی، اصلاح موی سر، مد آرایش مو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: haircutting (n.)
(1) تعریف: the act or process of cutting hair.

(2) تعریف: the style or shape in which hair is cut.
مشابه: coiffure

جمله های نمونه

1. gi haircut
مد سلمانی نظامی

2. get a haircut
سلمانی رفتن

3. give a haircut
سلمانی کردن،اصلاح کردن

4. last night i went to get a haircut
دیشب رفتم سلمانی.

5. I've had a really awful haircut.
[ترجمه گوگل]من واقعا مدل موی افتضاحی داشتم
[ترجمه ترگمان]من موهای خیلی وحشتناکی داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How much do you charge for a haircut ?
[ترجمه گوگل]برای کوتاه کردن مو چقدر هزینه می گیرید؟
[ترجمه ترگمان]برای اصلاح موهات چقدر پول می گیری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I see you've had a haircut.
[ترجمه گوگل]میبینم که موهاشو کوتاه کردی
[ترجمه ترگمان]می بینم که موهات رو کوتاه کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They ragged him about his haircut.
[ترجمه گوگل]آنها او را در مورد کوتاه کردن موهایش ناراضی کردند
[ترجمه ترگمان]موهایش را پاره کرده بود و موهایش را پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I haven't had a haircut for months!
[ترجمه گوگل]چند ماهه موهامو کوتاه نکردم!
[ترجمه ترگمان]ماه ها بود که موهایش را کوتاه نکرده ام!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I like your haircut - it's very chic.
[ترجمه Abadis Orginal mean] من مویت را دوست دارم . خیلی شیک است.
|
[ترجمه گوگل]من مدل موی شما را دوست دارم - خیلی شیک است
[ترجمه ترگمان] از موهات خوشم میاد - خیلی شیک - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't want any comments on/about my new haircut, thank you!
[ترجمه نبی] نمیخوام ایرادی در مورد مدل جدید موهام بشنوم، متشکر
|
[ترجمه گوگل]من هیچ نظری در مورد / در مورد مدل موی جدیدم نمی خواهم، متشکرم!
[ترجمه ترگمان]در مورد موهای جدیدم هم هیچ نظری ندارم، متشکرم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With that dress and your new haircut, you'll knock him dead.
[ترجمه گوگل]با آن لباس و مدل موی جدیدت، او را می کشی
[ترجمه ترگمان]با اون لباس و موهای تازه تو اون رو به کشتن میدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That haircut takes years off her.
[ترجمه گوگل]این مدل مو سالها از او دور می شود
[ترجمه ترگمان] این مدل مو خیلی طول می کشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do you like my new haircut?
[ترجمه گوگل]آیا مدل موی جدید من را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]از مدل موی جدیدم خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Do you think my new haircut makes me look a bit square?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید مدل موی جدید من باعث می شود کمی مربع به نظر برسم؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی مدل موی جدیدم منو یه ذره مربع نشون میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موچینی (اسم)
haircut

انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting the hair; hairstyle which results from cutting the hair
if you have a haircut, someone cuts your hair for you.
a haircut is also the style in which your hair has been cut.

پیشنهاد کاربران

My new haircut
مدل اصلاح جدید موی سرم
تعدیل ارزش
مدل مو
?Do you like her new haircut
مدل موی جدید اون ( خانم ) رو دوست دارید ؟
اصلاح مو سر
haircut به معنی کوتاهی مو
تعدیلات انجام شـده در ارزش ( مدیریت مالی )
مدل مو
عامیانه به معنای ریزش چیزی هم بکار میره، مثل ریزش ارزش سهام
آرایشگر
مدل مو _ اصلاح مو _
The act of having ur hair cut
Negah 14 tehran: )

بپرس