• : تعریف: a brush used to groom and arrange the hair.
جمله های نمونه
1.
برس موی سر
2. Why did you buy him a hairbrush? He's as bald as a coot!
[ترجمه گوگل]چرا براش مو خریدی؟ او مثل کاکل کچل است! [ترجمه ترگمان]چرا یه شونه ای براش خریدی؟ او به اندازه یک احمق کچل است! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
[ترجمه گوگل]برس موش را از کیفش درآورد و شروع به برس زدن موهایش کرد [ترجمه ترگمان]سرش را از کیف دستی اش بیرون آورد و شروع به شانه زدن به موهایش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Your hairbrush is too spiky for me.
[ترجمه نیایش] برس موی تو خیلی برای من تیزه
|
[ترجمه گوگل]برس موی شما برای من خیلی سیخ است [ترجمه ترگمان]شونه تو برای من خیلی spiky [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I gave it a quick brush with my hairbrush.
[ترجمه گوگل]با برس مو بهش براش سریع زدم [ترجمه ترگمان]برس را سریع با برس سر دادم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Amy picked up the hairbrush and smoothed her hair once more.
[ترجمه گوگل]امی برس مو را برداشت و یک بار دیگر موهایش را صاف کرد [ترجمه ترگمان]ای می سر بروس را بلند کرد و یک بار دیگر موهایش را صاف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Every night at bedtime I hide his hairbrush in his pillow and sometimes he hides my shoes in the washing machine.
[ترجمه گوگل]هر شب موقع خواب برس موش را در بالش پنهان می کنم و گاهی کفش های مرا در ماشین لباسشویی پنهان می کند [ترجمه ترگمان]هر شب هنگام خواب، برس او را در بالش پنهان می کنم و بعضی وقت ها کفش هایم را در ماشین لباس شویی پنهان می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She shook her head, tugging the hairbrush vigorously through her tangled auburn locks.
[ترجمه گوگل]سرش را تکان داد و برس مو را به شدت از لای تارهای درهم تنیده اش کشید [ترجمه ترگمان]سرش را به علامت نفی تکان داد و سر بروس موی سرش را به شدت از میان موهای قرمزش بیرون کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She in turn threw a hairbrush at him, her favorite hairbrush, ivory white, with an embossed back.
[ترجمه گوگل]او به نوبه خود یک برس مو به سمت او پرتاب کرد، برس موی مورد علاقه اش، سفید عاج، با پشتی برجسته [ترجمه ترگمان]او به نوبه خود یک برس سر را به طرف او پرتاب کرد، موهای شانه سفیدش، سفید و سفید بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His hairbrush, razor, everything I'd previously touched, had relinquished his identity.
[ترجمه گوگل]برس مو، تیغ و هر چیزی که قبلاً لمس کرده بودم، هویت او را رها کرده بود [ترجمه ترگمان]برس سر، تیغ، هر چیزی که قبلا لمس کرده بودم، از هویت او منصرف شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Aberdonian had received hairbrush, ask barber a moment ago shaved to him want how many money.
[ترجمه گوگل]ابردونیان برس مو دریافت کرده بود، از آرایشگر بپرس چند لحظه پیش تراشیده شده به او چقدر پول می خواهد [ترجمه ترگمان]Aberdonian برس را گرفته بود، از سلمانی یک لحظه پیش از سلمانی تقاضای پول کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then she whipped out a hairbrush and started to brush her long hair.
[ترجمه گوگل]سپس یک برس مو برداشت و شروع به برس زدن موهای بلندش کرد [ترجمه ترگمان]سپس یک برس سر کشید و شروع به شانه زدن موهای بلندش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An article, such as toothpaste or a hairbrush, used grooming or dressing.
[ترجمه گوگل]کالایی مانند خمیر دندان یا برس مو، از آراستگی یا پانسمان استفاده میکرد [ترجمه ترگمان]یک مقاله، مانند خمیر دندان یا برس، از تمیز کردن یا پانسمان استفاده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Development hairbrush is reverse and revolving, is developed more fully, image is more distinct.
[ترجمه گوگل]برس موی توسعه معکوس و گردان است، به طور کامل توسعه یافته است، تصویر متمایزتر است [ترجمه ترگمان]برس توسعه معکوس و چرخان است، به طور کامل توسعه داده می شود، تصویر واضح تر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Then she whip out a hairbrush and start to brush her long hair.
[ترجمه گوگل]سپس یک برس مو را برداشت و شروع به برس زدن موهای بلندش کرد [ترجمه ترگمان]بعد یک برس سر کشید و شروع به شانه زدن موهای بلندش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بروس موی سر (اسم)
hairbrush
ماهوت پاک کن مخصوص موی سر (اسم)
hairbrush
انگلیسی به انگلیسی
• brush for grooming the hair a hairbrush is a brush that you use to brush your hair.
پیشنهاد کاربران
hairbrush ( n ) ( hɛrbrʌʃ ) =a brush for making the hair neat or smooth