1. he prejudiced his chances of being hired by haggling over salary
با چانه زدن سر حقوق به احتمال استخدام خود لطمه زد.
2. We are not used to haggling over price.
[ترجمه آزاده] ما عادت نداریم در مورد قیمت چانه بزنیم.|
[ترجمه سیما] ترجمه ما عادت نداریم سر قیمت چانه بزنیم|
[ترجمه گوگل]ما عادت نداریم سر قیمت چانه بزنیم[ترجمه ترگمان]ما عادت نداریم با چانه زدن بر سر قیمت چانه بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They spent hours haggling over the price.
[ترجمه گوگل]آنها ساعت ها بر سر قیمت چانه زنی کردند
[ترجمه ترگمان]ساعت ها با چانه زدن پول خرج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساعت ها با چانه زدن پول خرج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We spent a long time haggling with the authorities over our visas.
[ترجمه گوگل]ما مدت زیادی را صرف چانه زدن با مقامات بر سر ویزای خود کردیم
[ترجمه ترگمان]ما مدت زیادی را صرف چک کردن با مقامات بالای روادید کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما مدت زیادی را صرف چک کردن با مقامات بالای روادید کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ted was haggling with the street vendors.
[ترجمه گوگل]تد در حال چانه زدن با فروشندگان خیابانی بود
[ترجمه ترگمان]تد با فروشندگان دوره گرد مشغول چانه زدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تد با فروشندگان دوره گرد مشغول چانه زدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I left him in the market haggling over the price of a shirt.
[ترجمه ترجمه رابی] اورا در مغازه ای که در حال چانه زنی برسر قیمت یک پیراهن در آن بود گذاشتم|
[ترجمه گوگل]او را در بازار با چانه زدن بر سر قیمت یک پیراهن رها کردم[ترجمه ترگمان]من او را در بازار به خاطر قیمت یک پیراهن جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's not worth haggling over a few pence.
[ترجمه پری] به خاطر چند پنی ارزش چانه زدن ندارد|
[ترجمه ترجمه رابی] چند پنی ارزش چونه زدن نداره|
[ترجمه گوگل]ارزش چانه زدن روی چند پنی را ندارد[ترجمه ترگمان]ارزش چک کردن چند پنس ارزش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was no haggling over price and no salesman to deal with.
[ترجمه گوگل]نه چانه زنی بر سر قیمت بود و نه فروشنده ای که بتوان با آن معامله کرد
[ترجمه ترگمان]هیچ چانه و فروشنده نداشت که بتواند با آن معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چانه و فروشنده نداشت که بتواند با آن معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was the kind of haggling that sometimes was punctuated by gunfire.
[ترجمه گوگل]این نوعی چانه زنی بود که گاهی اوقات با شلیک گلوله مشخص می شد
[ترجمه ترگمان]این نوع چانه زدن بود که گاهی با شلیک گلوله قطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نوع چانه زدن بود که گاهی با شلیک گلوله قطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But it is still haggling over details.
[ترجمه گوگل]اما همچنان بر سر جزئیات چانه زنی می کند
[ترجمه ترگمان]اما هنوز در حال چانه زدن بر سر جزئیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما هنوز در حال چانه زدن بر سر جزئیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The haggling among scientists continued, and seeing the project in disarray, Congress eventually cut off financing for the Mohole Project.
[ترجمه گوگل]چانه زنی بین دانشمندان ادامه یافت و کنگره با مشاهده این پروژه در بی نظمی، در نهایت بودجه پروژه Mohole را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]چانه زدن در میان دانشمندان ادامه یافت و با دیدن پروژه در بی نظمی، کنگره در نهایت تامین مالی پروژه Mohole را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چانه زدن در میان دانشمندان ادامه یافت و با دیدن پروژه در بی نظمی، کنگره در نهایت تامین مالی پروژه Mohole را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They argue that unseemly haggling with Congress will allow the momentum of the referendum victory to seep away.
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که چانه زنی نامناسب با کنگره اجازه می دهد تا شتاب پیروزی رفراندوم از بین برود
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که چانه زدن نامناسب با کنگره اجازه می دهد که پیروزی رفراندوم از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها استدلال می کنند که چانه زدن نامناسب با کنگره اجازه می دهد که پیروزی رفراندوم از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But this man wasn't haggling with him.
[ترجمه گوگل]اما این مرد با او چانه زنی نمی کرد
[ترجمه ترگمان]اما این مرد با او چانه نزده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این مرد با او چانه نزده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My mother used to spend hours haggling with the market traders.
[ترجمه گوگل]مادرم ساعت ها با دلالان بازار چانه زنی می کرد
[ترجمه ترگمان]مادرم ساعت ها با چانه زدن با تجار بازار کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مادرم ساعت ها با چانه زدن با تجار بازار کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But delegates ran into difficulties in informal haggling over how to share the cuts.
[ترجمه گوگل]اما نمایندگان در چانه زنی غیررسمی بر سر نحوه تقسیم کاهش ها با مشکل مواجه شدند
[ترجمه ترگمان]اما نمایندگان با چانه زدن غیر رسمی بر سر این که چگونه این کاهش را به اشتراک بگذارند، با مشکلات مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما نمایندگان با چانه زدن غیر رسمی بر سر این که چگونه این کاهش را به اشتراک بگذارند، با مشکلات مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید