1. A good haggler knows when to walk away empty-handed.
[ترجمه گوگل]یک معامله گر خوب می داند چه زمانی باید دست خالی برود
[ترجمه ترگمان]یک فرد خوب می داند چه موقع از دست خالی عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک فرد خوب می داند چه موقع از دست خالی عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The NY Times' Haggler column tackled the confounding process of buying mattresses recently, with the help of Consumer Reports, which stated plainly: "Shopping for a mattress can be a nightmare.
[ترجمه گوگل]ستون Haggler در نیویورک تایمز اخیراً با کمک Consumer Reports به روند گیج کننده خرید تشک پرداخته است که به صراحت بیان می کند: «خرید برای تشک می تواند یک کابوس باشد
[ترجمه ترگمان]ستون نیویورک تایمز با استفاده از گزارش ها مصرفکننده، که به طور واضح بیان شده بود: \" خرید برای یک تشک می تواند یک کابوس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ستون نیویورک تایمز با استفاده از گزارش ها مصرفکننده، که به طور واضح بیان شده بود: \" خرید برای یک تشک می تواند یک کابوس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bold haggler will always ask if something they want is going to be further reduced in the near future.
[ترجمه گوگل]یک معامله گر جسور همیشه می پرسد که آیا چیزی که می خواهد در آینده نزدیک بیشتر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]یک haggler بی باک همیشه می پرسید که آیا چیزی که می خواهند در آینده نزدیک کاهش یابد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک haggler بی باک همیشه می پرسید که آیا چیزی که می خواهند در آینده نزدیک کاهش یابد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. By knowing the store policy, the haggler knows when to return to check the price of something they already bought.
[ترجمه گوگل]با دانستن خطمشی فروشگاه، معاملهگر میداند چه زمانی باید برای بررسی قیمت چیزی که قبلاً خریده است بازگردد
[ترجمه ترگمان]با دانستن سیاست فروشگاه، the می داند که چه زمانی باید به بررسی قیمت چیزی پرداخت که قبلا خریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با دانستن سیاست فروشگاه، the می داند که چه زمانی باید به بررسی قیمت چیزی پرداخت که قبلا خریده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For example, Duke Dougherty, a rookie haggler in Williston, N. C., asked for — and received — 10% off a $ 000 John Deere lawn mower at Lowe's, even though the sale offer had expired.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دوک دوگرتی، یک معامله گر تازه کار در Williston، N C درخواست - و دریافت - 10٪ تخفیف برای یک ماشین چمن زنی 000 دلاری John Deere در Lowe's، حتی اگر پیشنهاد فروش منقضی شده بود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دوک Dougherty، یک تازه کار در Williston، ان ج درخواست شد - و ۱۰ درصد از a چمن زنی جان دییر در لاو را دریافت کرد، حتی با وجود این که این پیشنهاد فروش منقضی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دوک Dougherty، یک تازه کار در Williston، ان ج درخواست شد - و ۱۰ درصد از a چمن زنی جان دییر در لاو را دریافت کرد، حتی با وجود این که این پیشنهاد فروش منقضی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then what might your meaning be in calling me "Sir John" these different times, when I be plain Jack Durbeyfield, the haggler?
[ترجمه گوگل]پس منظور شما از صدا زدن من "سر جان" در این زمانهای مختلف، زمانی که من جک دوربیفیلد سادهای هستم، چانهزن، چیست؟
[ترجمه ترگمان]پس معنی آن چه بود که در این زمان متفاوت با من تماس بگیرید، وقتی که من جک Durbeyfield هستم، the؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس معنی آن چه بود که در این زمان متفاوت با من تماس بگیرید، وقتی که من جک Durbeyfield هستم، the؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید