hag

/ˈhæɡ//hæɡ/

معنی: عفریته، حصار، عجوزه، باطلاق، ساحره
معانی دیگر: (انجیل) حجی (haggai هم می نویسند)، (در اصل - روح خبیث مونث) عفریته، (مونث) جادوگر، پیرزن بدجنس، دلاله ی محتاله، کمپیر، (اسکاتلند و شمال انگلیس)، رجوع شود به: hack و cut، هیزم بریده، هیزم خرد کرده، درخت بریده، درخت انداخته، باتلاق، مرداب، محل باتلاقی، مه سفید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ugly old woman, esp. one considered frightening or wicked.
مترادف: beldam, crone, gorgon, shrew, witch
مشابه: bag, bitch, fishwife, fury, harpy, harridan, hellcat, virago

(2) تعریف: a woman believed to possess and use magical powers, esp. for evil; witch.
مترادف: enchantress, sorceress, witch
مشابه: Circe, siren

جمله های نمونه

1. I'm going to tell that old hag what I think of her!
[ترجمه گوگل]من می خواهم به آن پیرمرد بگویم که در مورد او چه فکر می کنم!
[ترجمه ترگمان]می خواهم به آن عجوزه پیر بگویم که به او چه فکر می کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What can this decrepit hag tell him?
[ترجمه گوگل]چه می تواند به او بگوید این قلاده فرسوده؟
[ترجمه ترگمان]این عجوزه فرتوت چه چیزی می تواند به او بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had to heave the old hag out of the house when I got married.
[ترجمه گوگل]وقتی ازدواج کردم مجبور شدم هوس قدیمی را از خانه بیرون کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی ازدواج کردم باید آن عجوزه پیر را از خانه بیرون می کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's seeing me look like an old hag first thing in the morning and not minding!
[ترجمه گوگل]این است که من را در اول صبح شبیه یک مرد قدیمی می بینم و اهمیتی نمی دهم!
[ترجمه ترگمان]دیدن من مثل یک عجوزه پیر در صبح است و اهمیتی ندارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was like a witch, a hag, all youthful beauty banished below the lines and hatred in her face.
[ترجمه گوگل]او مانند یک جادوگر بود، یک قلاده، تمام زیبایی جوانی را به زیر خطوط و نفرت در چهره اش رانده شده بود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک ساحره بود، یک عجوزه، همه زیبایی و زیبایی جوانی در زیر خطوط و خطوط چهره اش محو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I 'll crush that hag and leave her with nothing but her g-string !
[ترجمه گوگل]من آن خرگوش را له خواهم کرد و او را با هیچ چیز به جز جی-رشته اش باقی نمی گذارم!
[ترجمه ترگمان]من اون عفریته رو له می کنم و اون رو با هیچ چیز غیر از نخ اون ول نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I hope the old hag has gone out to do her grocery shopping and hasn't come back yet.
[ترجمه گوگل]امیدوارم پیرمرد برای خرید مواد غذایی خود بیرون رفته باشد و هنوز برنگشته باشد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم آن عجوزه پیر برای خرید بقالی رفته باشد و هنوز برنگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The oldest people . A bent hag crossed from Cassidy's clutching a noggin bottle by the neck.
[ترجمه گوگل]مسن ترین مردم یک قلاده خمیده از کنار کسیدی که یک بطری نگین را به گردن گرفته بود عبور کرد
[ترجمه ترگمان] پیرترین مردم یک عجوزه خم شد و یک بطری کوچک را در دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Syed Mohammed and Hag looked cross.
[ترجمه گوگل]سید محمد و هاگ متقابل به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]سید محمد و Hag به این سو و آن سو نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They collected her hag and headed for the car. Gussie had deliberately packed for only four days-an excuse for a short visit.
[ترجمه گوگل]اونا رو جمع کردند و به سمت ماشین حرکت کردند گاسی عمداً فقط چهار روز وسایل را جمع کرده بود - بهانه ای برای یک ملاقات کوتاه
[ترجمه ترگمان]hag را جمع کردند و به طرف اتومبیل رفتند gussie فقط چهار روز برای بازدید کوتاهی بسته بود - بهانه ای برای دیدار کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mother cut the cake in hag and gave us some each.
[ترجمه گوگل]مادر کیک را به شکلی برید و هر کدام به ما مقداری داد
[ترجمه ترگمان]مادر کیک را تکه تکه کرد و به ما مقداری غذا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The language in which the hag addressed them was a strange and barbarous Latin.
[ترجمه گوگل]زبانی که لاتین آنها را خطاب می کرد، یک لاتین عجیب و وحشیانه بود
[ترجمه ترگمان]زبانی که در آن عجوزه برای آنان سخن می گفت یک لاتین وحشی و وحشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Look at that old hag showing off before the mirror.
[ترجمه گوگل]به آن پیرمرد که جلوی آینه خودنمایی می کند نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]به اون عفریته پیر نگاه کن که جلوی آینه ظاهر می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. complete other supplies - garment accessories, hag tag, lace, zipper, woven label, printed label, ironware accessories. etc.
[ترجمه گوگل]سایر لوازم کامل - لوازم جانبی پوشاک، برچسب هاگ، توری، زیپ، برچسب بافته شده، برچسب چاپی، لوازم جانبی آهن آلات و غیره
[ترجمه ترگمان]لوازم دیگر - لوازم پوشاک، برچسب عجوزه، توری، زیپ، برچسب woven، برچسب چاپی و لوازم جانبی ironware و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عفریته (اسم)
afreet, sorceress, witch, hecate, hag, beldam, hellcat, harridan, carline, scold

حصار (اسم)
fort, hag, enclosure, enceinte, fold, barrier, fencing, fence, barracoon, wall, hedge, haw, cramp, kraal, inclosure, paddock

عجوزه (اسم)
hag, beldam, crone, hellcat, trot, grey mare

باطلاق (اسم)
flow, hag, marsh, fen, bog, mire

ساحره (اسم)
witch, hag, hex, hellcat, lamia, fairy, sibyl

انگلیسی به انگلیسی

• mean and ugly old woman, evil old woman; witch (offensive slang)
a hag is an ugly and unpleasant woman; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
She’s such a hag, no wonder no one wants to date her.
In a conversation about body positivity, one might argue, “Using terms like hag contributes to harmful beauty standards. ”
Another might defend someone by saying, “Stop calling her a hag, beauty is subjective and shouldn’t define her worth. ”
...
[مشاهده متن کامل]

عفریته، عجوزه
مثال:
Lovely? She's an old hag.
دوست داشتنی؟ آن یک عفریته ی پیر است.
جادوگر زن به عربی عفریته

بپرس