1. Deserving Punishment ( استحقاق مجازات )
- EN: "He bullied everyone for years—he had it coming. "
- FA: "سال ها به همه زور می گفت، این مجازات رو حقش بود. "
- Meaning: The person deserved the negative outcome.
... [مشاهده متن کامل]
2. Karma/Retribution ( کارما/انتقام کیهانی )
- EN: "She cheated on her partner, so when he left her, she had it coming. "
- FA: "به شریکش خیانت کرد، پس وقتی اون رو ترک کرد، حقش بود. "
- Meaning: Natural consequences of bad actions.
3. Workplace Justice ( عدالت در محیط کار )
- EN: "The boss fired him for always being late—he had it coming. "
- FA: "رئیس به خاطر همیشه دیر کردن اخراجش کرد، این عاقبتش بود. "
- Meaning: Predictable result of repeated behavior.
4. Sports Context ( در ورزش )
- EN: "The player insulted the referee—the red card was harsh, but he had it coming. "
- FA: "بازیکن به داور توهین کرد—کارت قرمزش سخت بود، اما حقش بود. "
- Meaning: Provoked the consequence.
5. Family Drama ( درگیری خانوادگی )
- EN: "She lied to her parents for years—when they found out, she had it coming. "
- FA: "سال ها به والدینش دروغ گفت—وقتی فهمیدند، عاقبتش بود. "
- Meaning: Long - term deception led to fallout.
6. Financial Consequences ( عواقب مالی )
- EN: "He wasted all his money gambling—now he’s broke, but he had it coming. "
- FA: "همه پولش رو قمار کرد—حالا ورشکسته شده، اما حقش بود. "
- Meaning: Self - inflicted financial ruin.
7. Social Rejection ( طرد اجتماعی )
- EN: "She gossiped about everyone—now no one trusts her, and she had it coming. "
- FA: "غیبت همه رو می کرد—حالا هیچ کس بهش اعتماد نداره، و حقش بود. "
- Meaning: Reputation damage due to own actions.
8. Legal Consequences ( عواقب قانونی )
- EN: "He scammed people for years—now he’s in jail, and he had it coming. "
- FA: "سال ها مردم رو کلاهبرداری کرد—حالا تو زندانه، و حقش بود. "
- Meaning: Justice served after wrongdoing.
9. Relationship Fallout ( عاقبت رابطه )
- EN: "He never treated her well—when she left him, he had it coming. "
- FA: "هیچ وقت خوب با او رفتار نمی کرد—وقتی ترکش کرد، حقش بود. "
- Meaning: Emotional neglect led to breakup.
10. Academic Discipline ( انضباط تحصیلی )
- EN: "He plagiarized his thesis—getting expelled was harsh, but he had it coming. "
- FA: "رساله اش رو سرقت علمی کرد—اخراجش سخت بود، اما حقش بود. "
- Meaning: Academic dishonesty led to punishment.
- - -
Key Takeaways:
- "Have it coming" همیشه به "عاقبت منطقی رفتارهای منفی" اشاره دارد.
- در فارسی معمولاً با "حقش بود"، "عاقبتش بود" یا "استحقاقش رو داشت" ترجمه می شود.
- این اصطلاح غیر از حس همدردی است و تأکید بر عدالت خودکار دارد.
deepseek
- FA: "سال ها به همه زور می گفت، این مجازات رو حقش بود. "
... [مشاهده متن کامل]
2. Karma/Retribution ( کارما/انتقام کیهانی )
- FA: "به شریکش خیانت کرد، پس وقتی اون رو ترک کرد، حقش بود. "
3. Workplace Justice ( عدالت در محیط کار )
- FA: "رئیس به خاطر همیشه دیر کردن اخراجش کرد، این عاقبتش بود. "
4. Sports Context ( در ورزش )
- FA: "بازیکن به داور توهین کرد—کارت قرمزش سخت بود، اما حقش بود. "
5. Family Drama ( درگیری خانوادگی )
- FA: "سال ها به والدینش دروغ گفت—وقتی فهمیدند، عاقبتش بود. "
6. Financial Consequences ( عواقب مالی )
- FA: "همه پولش رو قمار کرد—حالا ورشکسته شده، اما حقش بود. "
7. Social Rejection ( طرد اجتماعی )
- FA: "غیبت همه رو می کرد—حالا هیچ کس بهش اعتماد نداره، و حقش بود. "
8. Legal Consequences ( عواقب قانونی )
- FA: "سال ها مردم رو کلاهبرداری کرد—حالا تو زندانه، و حقش بود. "
9. Relationship Fallout ( عاقبت رابطه )
- FA: "هیچ وقت خوب با او رفتار نمی کرد—وقتی ترکش کرد، حقش بود. "
10. Academic Discipline ( انضباط تحصیلی )
- FA: "رساله اش رو سرقت علمی کرد—اخراجش سخت بود، اما حقش بود. "
- - -
- "Have it coming" همیشه به "عاقبت منطقی رفتارهای منفی" اشاره دارد.
- در فارسی معمولاً با "حقش بود"، "عاقبتش بود" یا "استحقاقش رو داشت" ترجمه می شود.
- این اصطلاح غیر از حس همدردی است و تأکید بر عدالت خودکار دارد.
حقت بود. ( بار جمله کاملا منفی )
حقش بود
مثال
he lost his job . he had it coming
اون شغلش رو از دست داد . حقش بود!
مثال
اون شغلش رو از دست داد . حقش بود!