hackneyed

/ˈhæknid//ˈhæknɪd/

(در اثر استعمال زیاد یا فراوانی) پیش پا افتاده، عادی، غیرقابل توجه، کهنه و رنگ و رورفته، پیش پاافتاده، همگانی، عمودی، کهنه کار، مبتذل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: made trite or commonplace by overuse, as an expression or phrase.
متضاد: fresh, novel, original
مشابه: cliche, hack, stale, stock, threadbare, tired, trite, worn, worn-out

- Your book has an interesting plot, but the writing suffers from the use of too many hackneyed phrases.
[ترجمه گوگل] کتاب شما طرح جالبی دارد، اما نوشته از استفاده بیش از حد از عبارات هک شده رنج می برد
[ترجمه ترگمان] کتاب شما یک نقشه جالب دارد، اما نوشتن از استفاده از عبارات مبتذل و hackneyed ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The plot of the film is just a hackneyed boy-meets-girl scenario.
[ترجمه کیمیا سماواتی] طرح فیلم تنها یک سناریوی عادی ( یا خز شده ) پسرانه و دخترانه است.
|
[ترجمه گوگل]خلاصه داستان فیلم فقط یک سناریوی هک شده پسر-با-دختر است
[ترجمه ترگمان]داستان این فیلم داستان یک داستان دختر hackneyed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I worried it was hackneyed, an embarrassment.
[ترجمه گوگل]من نگران بودم که هک شده باشد، مایه شرمساری است
[ترجمه ترگمان]من نگران بودم که آن را یک خرده دست پاچه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Politicians tend to repeat the same hackneyed expressions over and over again.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران تمایل دارند همان عبارات هک شده را بارها و بارها تکرار کنند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران تمایل دارند همان عبارات مبتذل را بارها و بارها تکرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is there any point in returning to these hackneyed images of the heroic Far West?
[ترجمه گوگل]آیا بازگشت به این تصاویر هک شده از غرب قهرمانانه فایده ای دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ فایده ای در بازگشت به این تصاویر hackneyed از غرب دور دست وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This may sound hackneyed, but he really did treat the bar girls as ladies.
[ترجمه گوگل]این ممکن است هولناک به نظر برسد، اما او واقعاً با دختران بار مانند یک خانم رفتار می کرد
[ترجمه ترگمان]شاید یک خورده احمقانه به نظر بیاد، اما اون واقعا با دخترهای بار مثل خانم ها رفتار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This features the most hackneyed sections of the soundtrack of Casablanca.
[ترجمه گوگل]این شامل هک ترین بخش های موسیقی متن کازابلانکا است
[ترجمه ترگمان]این ویژگی the بخش های موسیقی کازابلانکا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hackneyed phrase came unintended to his lips.
[ترجمه گوگل]جمله هک شده ناخواسته روی لبانش آمد
[ترجمه ترگمان]این جمله کهنه بی اراده روی لبانش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His message was a hackneyed and grasping exposition of those fears.
[ترجمه گوگل]پیام او توضیحی هولناک و قابل درک از آن ترس ها بود
[ترجمه ترگمان]پیام او a و grasping از این ترس ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a mere hackneyed tune being played anew.
[ترجمه گوگل]این یک آهنگ هک شده صرف است که دوباره نواخته می شود
[ترجمه ترگمان]این فقط یک آهنگ کهنه است که از نو نواخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To use the hackneyed phrase, here he found himself.
[ترجمه گوگل]برای استفاده از عبارت هک شده، اینجا خودش را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه از یک جمله معمولی استفاده کنم خودش را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The singular storyline puts a twist on a hackneyed subject, providing fresh and provocative entertainment.
[ترجمه گوگل]خط داستانی منحصربه‌فرد یک سوژه هک شده را تغییر می‌دهد و سرگرمی تازه و تحریک‌آمیز ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]داستان منحصر به فرد یک موضوع قدیمی را مطرح می کند که سرگرمی تازه و محرک را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Noone would like to accepts the hackneyed idea.
[ترجمه گوگل]هیچ کس دوست ندارد این ایده هک شده را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]Noone مایل است ایده hackneyed را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The traditional, but somewhat hackneyed approach is to turn the weakenss into strength.
[ترجمه گوگل]رویکرد سنتی، اما تا حدی هک شده، تبدیل نقاط ضعف به قدرت است
[ترجمه ترگمان]روش سنتی اما تا حدی قدیمی است که قدرت را به قدرت تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Properly used, and not hackneyed, the words are good and appropriate.
[ترجمه گوگل]کلماتی که به درستی استفاده می شوند و هک نشده اند، خوب و مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]این کلمات به درستی مورد استفاده قرار می گیرند و نه hackneyed، کلمات خوب و مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• banal, commonplace, trite, unoriginal
a hackneyed expression is meaningless because it has been used too often.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Overused and unoriginal; lacking freshness 🥱
🔍 مترادف: Clich�d
✅ مثال: The movie's plot was filled with hackneyed tropes, making it predictable and dull.
Trite
Unoriginal
So tacky
خز شده
کلیشه
پیش پا افتاده
hackneyed old sayings
لوث، لوث شدن، چیزی که در اثر تکرار زیاد، پافشاری بیخودی از حد بگذرد و بی معنی به نظر برسد.

بپرس