hackney

/ˈhækni//ˈhækni/

معنی: درشکه کرایه، اسب سواری، اسب کرایبه، فعله، زیاد استعمال شده، مبتذل کردن
معانی دیگر: اسب کالسکه و سواری (ولی نه اسب مسابقه یا تندرو)، کالسکه ی کرایه ای، (مهجور) آدم خرکار، خرحمال، (مهجور) اجیر، کرایه ای، مزدور، پیش پا افتاده، عادی، (نادر) کرایه دادن یا کردن، فاحشه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hackneys
(1) تعریف: a horse suited for ordinary riding or driving.

(2) تعریف: (often cap.) a horse of English breed with a high-stepping gait.

(3) تعریف: a hired carriage or automobile; cab.

- We stepped into the hackney and told the driver where we wanted to go.
[ترجمه گوگل] ما وارد هکنی شدیم و به راننده گفتیم کجا می‌خواهیم برویم
[ترجمه ترگمان] وارد درشکه شدیم و به راننده گفتم که کجا می خواهیم برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: for hire; hired.

- a hackney carriage
[ترجمه گوگل] یک کالسکه هکنی
[ترجمه ترگمان] یک درشکه کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I got Armstrong fired up and headed towards Hackney, using the back streets to avoid the worst of the rush hour.
[ترجمه گوگل]آرمسترانگ را شلیک کردم و به سمت هاکنی رفتم و از خیابان های پشتی استفاده کردم تا از بدترین ساعات شلوغی جلوگیری کنم
[ترجمه ترگمان]آرمسترانگ به بالا شلیک کرد و به سمت هکنی رفت، از خیابان های پشتی استفاده کرد تا از بدترین ساعات شلوغی دوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. T: The new Mod scene is based in Hackney, you know.
[ترجمه گوگل]T: می دانید صحنه جدید مود در هاکنی است
[ترجمه ترگمان]T: صحنه جدید Mod در هکنی است، می دانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hackney and Tower Hamlets are among the boroughs worst affected by shortages.
[ترجمه گوگل]هاکنی و تاور هملتز از جمله مناطقی هستند که بیشترین آسیب را از کمبود دیدند
[ترجمه ترگمان]هکنی و برج لندن از جمله کسانی هستند که از کمبود برق رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're all safely tucked up in Hackney.
[ترجمه گوگل]همه آنها با خیال راحت در هاکنی جمع شده اند
[ترجمه ترگمان]همه سالم در Hackney جمع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Defeated management-employee buy-out bid leader John Hackney considered taking an appeal to the courts.
[ترجمه گوگل]جان هاکنی، رهبر شکست خورده پیشنهاد خرید کارمندان مدیریت، درخواست تجدید نظر به دادگاه را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]جان هکنی، رهبر ناموفق پیشنهاد قیمت، از دادگاه درخواست استیناف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hackney has always been a resort for madhouses and mad people.
[ترجمه گوگل]هاکنی همیشه محل اقامت دیوانه ها و دیوانه ها بوده است
[ترجمه ترگمان]هکنی همواره پاتوق madhouses و مردم دیوانه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She stood as the candidate for Hackney East.
[ترجمه گوگل]او به عنوان نامزد هاکنی ایست ایستاد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان کاندید ایست در شرق ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Exactly how Hackney got into such a mess is open to question.
[ترجمه گوگل]اینکه هاکنی چگونه وارد چنین آشفتگی شده است جای سوال دارد
[ترجمه ترگمان]دقیقا همان طور که هکنی در چنین وضعیتی قرار دارد، باز هم یک سوال مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So Hackney has left its mark on the history of madness.
[ترجمه گوگل]بنابراین هاکنی اثر خود را در تاریخ جنون به جا گذاشته است
[ترجمه ترگمان]اما هکنی ارتباط خود را در تاریخ دیوانگی حفظ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Near the canal in Hackney two boys of about seventeen are crossing the road.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی کانال در هاکنی دو پسر حدود هفده ساله در حال عبور از جاده هستند
[ترجمه ترگمان]نزدیک کانال دو پسر در حدود هفده پسر از جاده عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ealing social services informed Hackney social workers and the health visitor that the family would be temporarily in the borough.
[ترجمه گوگل]خدمات اجتماعی Ealing به مددکاران اجتماعی هاکنی و بازدیدکننده سلامت اطلاع داد که خانواده به طور موقت در منطقه خواهند بود
[ترجمه ترگمان]خدمات اجتماعی ایلینگ به امدادگران اجتماعی و بازدید کنندگان بهداشتی اطلاع داد که این خانواده بطور موقت در منطقه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lisa Hackney is the LPGA's Rookie of the Year.
[ترجمه گوگل]لیزا هاکنی تازه کار سال LPGA است
[ترجمه ترگمان]لیزا هکنی the سال از سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Italso bad news for global markets, Mr. Hackney said.
[ترجمه گوگل]آقای هاکنی گفت که خبر بدی برای بازارهای جهانی است
[ترجمه ترگمان]آقای هکنی گفت که این خبر بد برای بازارهای جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why does Madame always descend from her hackney - coach before reaching her house?
[ترجمه گوگل]چرا مادام همیشه قبل از رسیدن به خانه از مربی هکنی خود پایین می آید؟
[ترجمه ترگمان]چرا مادام همیشه قبل از رسیدن به خانه اش از درشکه پیاده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hackney Chinese Community Service is a non - profit making charitable organisation.
[ترجمه گوگل]Hackney China Community Service یک سازمان خیریه غیرانتفاعی است
[ترجمه ترگمان]هکنی خدمات اجتماعی چینی یک سازمان خیریه غیر انتفاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درشکه کرایه (اسم)
hack, hackney

اسب سواری (اسم)
trooper, hackney, roadster, manege, saddle horse, saddler

اسب کرایبه (اسم)
hackney

فعله (اسم)
laborer, workman, labourer, hackney

زیاد استعمال شده (صفت)
hackney

مبتذل کردن (فعل)
stale, hackney, trivialize, vulgarize

انگلیسی به انگلیسی

• hired coach; taxi; horse used to draw a carriage; riding horse

پیشنهاد کاربران

بپرس