hack off

پیشنهاد کاربران

این ترکیب، یک عبارت فعلیِ دو قسمتی است که از یک فعل و یک جز دیگر ( پارتیکل، چیزی شبیه حرف اضافه ) تشکیل شده است. عبارت مورد بحث در موقعیتهای غیر رسمی بکار رفته و فعل این عبارت متعدی است و معمولاً با یک قید بکار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

معنی: آزار دادن؛ رنجاندن؛ خشمگین کردن؛ خورد کردن اعصاب؛ نا امید کردن؛ عصبانی کردن.
Example 1: 👇
It really hacks me off when they whine about what a poor job we're doing.
اعصابم خورد میشه ( آزار می بینم، خشمگین میشم ) وقتی اونا با ناله کردن نشون میدن ما کارمون و درست بلد نیستیم.
Example 2: 👇
It really hacks me off to see people treated so unfairly.
داغون میشم ( عذاب می کشم ) وقتی میبینم با مردم اِنقدر ناعادلانه رفتار میشه.

البته منظور بنده hack off someone's head است. در کل معنی آن بریدن چیزی با چاقو همراه با خشم و خشونت است.
سَر بُریدن با قساوت قلب و خشونت
با piss off هم معنی میباشد
To make someone feel annoyed
ناراحت شدن
هک خاموش

بپرس