habilitate

/həˈbɪlɪˌteɪt//həˈbɪlɪteɪt/

معنی: شایستگی داشتن
معانی دیگر: مجهز کردن، ابزار دار کردن، پوشاک دار کردن، (قدیمی) فرهیختن، تعلیم دادن، آماده کردن، لباس پوشیده، ملبس

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: habilitates, habilitating, habilitated
مشتقات: habilitative (adj.), habilitation (n.)
(1) تعریف: to clothe; outfit.

(2) تعریف: to provide (a mine) with working capital and equipment.

مترادف ها

شایستگی داشتن (فعل)
deserve, habilitate

انگلیسی به انگلیسی

• prepare, equip; dress, clothe; make fit, make capable; become fit

پیشنهاد کاربران

بپرس