haberdasher

/ˈhæbədæʃər//ˈhæbədæʃə/

معنی: فروشنده لباس مردانه
معانی دیگر: فروشنده ی پوشاک مردانه، لباس فروش، خراز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in the United States, a retailer of menswear.

جمله های نمونه

1. Haberdashers and provision merchants were to be granted a few houses.
[ترجمه گوگل]قرار بود چند خانه به مغازه‌داران و تاجران آذوقه داده شود
[ترجمه ترگمان]بازرگانان و بازرگانان را به چند خانه اجاره می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He became a haberdasher and Merchant Adventurer, growing rich on the cloth export trade to Antwerp.
[ترجمه گوگل]او یک مغازه‌فروشی و ماجراجوی تجاری شد و در تجارت صادرات پارچه به آنتورپ ثروتمند شد
[ترجمه ترگمان]او a و ماجراجوی Merchant شد که در تجارت صادرات پارچه به آنورس به ثروت رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The suit also names the 49ers' chief haberdasher and hair hat, Carmen Policy.
[ترجمه گوگل]در این کت و شلوار همچنین نام کارمن پالیسی، آرایشگاه و کلاه موی اصلی 49ها آمده است
[ترجمه ترگمان]این لباس همچنین ۴۹ ers را با کلاه برداری و کلاه مو، سیاست کار من نام گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A failed haberdasher before going into politics, Truman seemed overwhelmed by the job.
[ترجمه گوگل]ترومن که قبل از ورود به سیاست، یک مغازه‌دار شکست خورده بود، به نظر می‌رسید که غرق این شغل شده باشد
[ترجمه ترگمان]پیش از ورود به سیاست، یک خرازی با شکست مواجه شد و به نظر می رسید که از این کار ناراحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The handsome delight of haberdashers succeeded.
[ترجمه گوگل]لذت خوش تیپ مغازه داران موفق شد
[ترجمه ترگمان]از راه رفتن به مغازه خرازی فروشی، از این کار لذت می بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. HABERDASHER. Here is the cap your worship did bespeak .
[ترجمه گوگل]HABERDASHER در اینجا کلاهی است که عبادت شما بیان می کرد
[ترجمه ترگمان]خرازی فروشی این کلاهی است که جنابعالی می فرمایید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The haberdasher presented a cap, saying, " Here is the cap your worship bespoke. "
[ترجمه گوگل]مغازه‌دار یک کلاه را تقدیم کرد و گفت: "این کلاهی است که عبادت شما سفارش داده است "
[ترجمه ترگمان]دکاندار این کلاه را به او تقدیم کرد و گفت: \" این کلاه جنابعالی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The haberdasher presented a cap.
[ترجمه گوگل]مغازه فروش کلاهی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]فروشنده دوره گرد کلاه به سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فروشنده لباس مردانه (اسم)
haberdasher

انگلیسی به انگلیسی

• one who sells men's clothing and accessories; one who sells small items pertaining to dress (british)
a haberdasher is a shop or shopkeeper selling small articles for sewing and dressmaking, for example buttons and zips.
in the united states, a haberdasher is a shop or shopkeeper selling men's clothing.

پیشنهاد کاربران

A haberdasher is a person or business that sells small articles for sewing, such as buttons, ribbons, and zippers. In British English, the term also refers to a dealer in men's clothing and accessories, including suits and ties. The word originates from the Anglo - French term "hapertas, " which likely referred to small goods or fabrics.
...
[مشاهده متن کامل]

شخص یا کسب وکاری که اجناس کوچک برای خیاطی مانند دکمه، روبان و زیپ می فروشد.
در انگلیسی بریتانیایی، این اصطلاح به فروشنده پوشاک و لوازم جانبی مردانه از جمله کت و شلوار و کراوات نیز اشاره دارد. این کلمه از اصطلاح انگلیسی - فرانسوی "hapertas" گرفته شده است که احتمالاً به کالاها یا پارچه های کوچک اشاره دارد.
خرّاز
مثال؛
The haberdasher downtown specializes in custom suits, making it a popular choice for wedding attire.
"In the past, haberdashers were essential for dressmakers and tailors, providing them with the necessary materials. "

haberdasher
خراز
فروشنده لوازمِ خیاطی

بپرس