habeas corpus

/ˈhæbiəsˈkɔːrpəs//ˈhæbiəsˈkɔːpəs/

(حقوق) حکم احضار به دادگاه (به ویژه به منظور اطمینان از قانونی بودن بازداشت و زندانی شخص متهم) (نام کامل آن: corpus ad subjiciendum habeas)، حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف، حکم ازادی متهمی که دلیلی برای اتهامش نیست صادر کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in law, a writ calling for a detained person to be brought before a court, designed to insure against unlawful detention or imprisonment.

جمله های نمونه

1. I keep my right to sue out my habeas corpus at common law,if you still want to search my bag.
[ترجمه گوگل]اگر هنوز می‌خواهید کیفم را جستجو کنید، حق خود را حفظ می‌کنم که از habeas corpus خود در کامن لای شکایت کنم
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز بخواهی کیفم را بگردی، من حق دارم شکایت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kennedy and other opponents of habeas corpus reform made a last-minute appeal to have the provision stripped from the bill.
[ترجمه گوگل]کندی و سایر مخالفان اصلاح habeas corpus در آخرین لحظه درخواست کردند که این ماده از لایحه حذف شود
[ترجمه ترگمان]کندی و دیگر مخالفان حکم احضار به دادگاه درخواست یک دقیقه آخر را کردند تا این لایحه را از لایحه حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His petition for a writ of habeas corpus was denied by the circuit court.
[ترجمه گوگل]دادخواست او برای صدور حکم قانونی توسط دادگاه مدار رد شد
[ترجمه ترگمان]درخواست او برای حکم احضار به دادگاه توسط دادگاه مدار رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first effectively eliminated the filing of successive habeas corpus claims.
[ترجمه گوگل]اولین مورد به طور موثری ثبت ادعاهای متوالی habeas corpus را حذف کرد
[ترجمه ترگمان]اولین بار به طور موثر پرونده احضار به دادگاه احضار به دادگاه را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Senate added restrictions on habeas corpus, or the right of prisoners to appeal against death sentences.
[ترجمه گوگل]سنا محدودیت هایی را در مورد habeas corpus یا حق استیناف زندانیان علیه احکام اعدام اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]سنا محدودیت هایی را در مورد احضار به دادگاه، یا حق زندانیان برای اعتراض به حکم اعدام اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Had he seen a challenge to the controversial habeas corpus situation as a means to garner attention?
[ترجمه گوگل]آیا او چالشی برای وضعیت بحث برانگیز habeas corpus به عنوان وسیله ای برای جلب توجه دیده بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا او به عنوان وسیله ای برای جلب توجه، چالشی را در مورد موقعیت احضار به دادگاه به عنوان وسیله ای برای جلب توجه دیده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But habeas corpus is in fact a federal civil proceeding, where much broader rules apply.
[ترجمه گوگل]اما habeas corpus در واقع یک دادرسی مدنی فدرال است که قوانین بسیار گسترده‌تری در آن اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]اما دادگاه احضار به دادگاه در حقیقت یک اقدام مدنی فدرال است که در آن قوانین بسیار بیشتری اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Clause 2:The Privilege of the Writ of Habeas Corpus shall not be suspended, unless when in Cases of Rebellion or Invasion the public Safety may require it.
[ترجمه گوگل]بند 2: امتیاز Writ of Habeas Corpus تعلیق نخواهد شد، مگر اینکه در موارد شورش یا تهاجم، امنیت عمومی آن را ایجاب کند
[ترجمه ترگمان]بند ۲: Privilege کتاب مقدس of نباید معلق بماند، مگر آن که در موارد شورش یا هجوم به امنیت عمومی به آن نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trial by jury and the law of habeas corpus were practically suspended.
[ترجمه گوگل]محاکمه توسط هیئت منصفه و قانون habeas corpus عملاً به حالت تعلیق درآمد
[ترجمه ترگمان]محاکمه توسط هیات منصفه و قانون حکم احضار به دادگاه عملا به حالت تعلیق درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They also developed prerogative orders and Habeas Corpus.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین دستورات انحصاری و Habeas Corpus را توسعه دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین سفارش حق امتیاز و Habeas Corpus را دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The applicants, the people receiving the writ of habeas corpus and the admissible agencies form its basic framework .
[ترجمه گوگل]متقاضيان، افراد دريافت كننده حكم قانوني و نمايندگي هاي قابل پذيرش چارچوب اساسي آن را تشكيل مي دهند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان، افرادی که حکم احضار به دادگاه را دریافت می کنند و نهاده ای قابل پذیرش چارچوب اساسی خود را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The writ of habeas corpus is called "the Great writ" in the common law countries.
[ترجمه گوگل]نامه habeas corpus در کشورهای کامن لا "کتاب بزرگ" نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]حکم احضار به دادگاه \"حکم بزرگ\" در کشورهای مشترک قانون نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The privilege of the writ of habeas corpus shall not be suspended, unless when in cases of rebellion or invasion the public safety may require it.
[ترجمه گوگل]امتیاز حبس تعلیق نخواهد شد، مگر در مواردی که در موارد شورش یا تهاجم، امنیت عمومی آن را ایجاب کند
[ترجمه ترگمان]حق حکم احضار به دادگاه به تعویق نخواهد افتاد مگر آنکه در مواردی که در موارد شورش یا هجوم به امنیت عمومی به آن نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. System of writ of habeas corpus is a useful remedys system for personal rights of citizens.
[ترجمه گوگل]نظام نامه habeas corpus یک سیستم جبرانی مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه ترگمان]سیستم حکم احضار به دادگاه یک سیستم remedys مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. System writ of habeas corpus is a useful remedys system for personal rights of citizens.
[ترجمه گوگل]نظام نامه habeas corpus یک سیستم جبرانی مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه ترگمان]حکم \"حکم احضار به دادگاه\" یک سیستم remedys مفید برای حقوق شخصی شهروندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] قرار احضار زندانی (به منظور رسیدگی به اینکه بازداشت وی طبق قانون صورت گرفته یا خیر)

انگلیسی به انگلیسی

• (latin) writ requiring that a prisoner be brought before a court to decide the legality of his detention; writ requiring that a person be brought into court for questioning (law)
habeas corpus is a law that exists in many countries. it states that a person cannot be kept in prison unless he or she has been brought before a judge or a magistrate, who must decide whether it is lawful for that person to be kept in prison.

پیشنهاد کاربران

قرار احضار زندانی یا قانون امنیت قضایی به معنای به معنای: بدن [ــِـ متهم] را در اختیار داشته باش که در آن شخص می تواند بازداشت یا زندانی شدن غیرقانونی را به دادگاه گزارش کند و از دادگاه درخواست صدور قرار برای آوردن زندانی به دادگاه و بررسی اینکه آیا بازداشت قانونیست یا نه را بنماید. در واقع این قاعده حق کنترل قضایی بازداشت، و حق بررسی مشروعیت آن است.
...
[مشاهده متن کامل]

این حق در نظام حقوقی انگلستان پایه گذاری شده و سپس به بسیاری از کشورهای دیگر دنیا نیز وارد شده است. این حق به طور تاریخی از ابزارهای قضایی برای حفاظت از آزادی های فردی در برابر اعمال خودسرانه دولتی بوده است.

حق تعیین تکلیف برای متهمی که در بازداشت است. حق متهم برای توسل به دادگاه جهت تبدیل قرار بازداشت غیرقانونی اش به آزادی یا زندان. . . این حق دقیقاً برای کسانی است که در �حصر و حبس غیرقانونی�، خواه در خانه
...
[مشاهده متن کامل]
ی خودشان خواه در بازداشتگاه، هستند. مطابق این قانون، آنها حق دارند از دادگاه بخواهند آنها را احضار کند و تکلیفشان را معین کند: یا آزادی یا زندان. . . بنای این قانون مترقی بر این اصل استوار است که هیچ کس را نمی توان و نباید محبوس یا محصور کرد، مگر آنکه دادگاه عادل به این امر حکم کرده باشد.

قرار احضارِ زندانی
حکم آزادی
آزادی مشروط

بپرس