1. The day had been a hummer: a huge leap nearer London.
[ترجمه ترگمان]روز بسیار ساک ته بود: یک جهش بزرگ نزدیک لندن
[ترجمه گوگل]روز هامر بود: جهش بزرگی در لندن نزدیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Concerning the former, a Hummer is "cleaner" than a lawnmower.
[ترجمه ترگمان]در مورد اولی، یک جیپ \"پاکتر\" از ماشین چمنزنی است
[ترجمه گوگل]در مورد اول، هومر 'پاک' تر از یک چمنزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It also has put its Hummer brand up for sale.
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین Hummer خود را برای فروش قرار دادهاست
[ترجمه گوگل]همچنین این نام تجاری Hummer را برای فروش گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Hummer: Humming while you try to deep throat not only feels good for him, it can stifle your gag reflex.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی میکنی گلوی عمیق او را بگیری نه فقط برای او خوب است، بلکه میتواند gag را خفه کند
[ترجمه گوگل]هومر: هومینگ در حالی که شما سعی می کنید به گلو عمیق نه تنها برای او خوب ا ...