have a go have a go را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران رئیس علی دلواری سعی کردن برای انجام کاریمعنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam-Webster :to try to do something Zarymeidany اصلاح است: امتحانش کن آنا امتحان کردن A.C.E 1.سعی کردن برای انجام کاری ( مخصوصا کار جدید و نا آشنا)، امتحان کردن2. حمله فیزیکی به کسی3. انتقاد کردن، سرزنش کردن، اذیت کردن عملی کسی برای مدت طولانی با شدت زیاد معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها علیداد خدادادی > بربر Mojgan Safari > در مقابل صبا > صبا غزل > مامور کردن Sunflower > Revolutionary زهرا > پدید آورد Farhood > incidence 题那萨的企业 > hi نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا حیدری محمدرضا ایوبی صانعرهگذرDark Light عاطفه موسویA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی تسخیر ناپذیر تحسین آمیز binoculars ناپذیر خودآموز حسرت آمیز پرفروغ