harrier

/ˈheriər//ˈhærɪə/

معنی: غارتگر، ویرانکننده، تازی مخصوص شکار خرگوش، نوعی باز یا قوش غارتگر
معانی دیگر: (سگ) هاریر (تازی ویژه ی شکار خرگوش)، تازی خرگوش گیر، (جمع) یک دسته تازی هاریر و شکارچیان همراه آنها، اذیت کننده، به ستوه آورنده، ستوه گر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one that harasses or harries.

(2) تعریف: any of several related hawks that have narrow bodies and wings and prey on small animals and reptiles in open fields and marshes; marsh hawk.
اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several small hounds bred for hunting cross-country, usu. in packs.

(2) تعریف: a cross-country foot racer.

جمله های نمونه

1. The hen harrier is the commonest of our three harriers.
[ترجمه گوگل]مرغ خرطومی متداول ترین در بین سه ماهی گیر ما است
[ترجمه ترگمان]مرغی که در کمین است، معمولی ترین of ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's playing host to a squadron of Harrier jump jets on a military excercise.
[ترجمه گوگل]میزبان یک اسکادران از جت های پرش هریر در یک تمرین نظامی است
[ترجمه ترگمان]این گروه میزبان گروهی از هواپیماهای جت هریر هستند که در a نظامی پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The largest and most buzzard-like harrier of the region, with broader, more rounded wings and less graceful flight.
[ترجمه گوگل]بزرگ‌ترین و شبیه‌ترین حشره‌دار منطقه، با بال‌های پهن‌تر، گردتر و پرواز کمتر دلپذیر
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین و most buzzard - مانند harrier در منطقه با بال های گرد و بیشتر و پرواز با شکوه کم تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These are the arctic fox and hen harrier assemblages, and there are three factors that suggest this deficit may be significant.
[ترجمه گوگل]اینها مجموعه های روباه قطبی و مرغ خردار هستند و سه عامل وجود دارد که نشان می دهد این کمبود ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه ترگمان]این ها همان روباه قطبی و یک مرغ assemblages است و سه عامل وجود دارد که نشان می دهند این کسری ممکن است قابل توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blot said the upgrade has sliced Harrier accident rates in half.
[ترجمه گوگل]بلات گفت که این ارتقاء میزان تصادفات هریر را به نصف کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]Blot گفت که این ارتقا نرخ حادثه هریر را به نصف کاهش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hen harrier is also the least migratory of the three species, more able to tolerate the cold.
[ترجمه گوگل]مرغ خرطومی همچنین کمترین مهاجرت را در بین این سه گونه دارد و بیشتر قادر به تحمل سرما است
[ترجمه ترگمان]مرغ harrier نیز حداقل مهاجر سه گونه است و می تواند سرما را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Gateshead Harrier clocked 8 mins 3 secs to eclipse Dennis Coates' time of 8:4 0, set in 198
[ترجمه گوگل]گیتس هد هریر با زمان 8 دقیقه و 3 ثانیه زمان 8:4 0 دنیس کوتس را که در سال 198 تنظیم شد را تحت الشعاع قرار داد
[ترجمه ترگمان]The گیتس هد ۸ دقیقه ۳ ثانیه وقت می گیرد تا دنیس Coates را تحت الشعاع قرار دهد: ۴: ۴ ۰، در ۱۹۸ ثانیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Harrier should, in fact, be a smaller version of the English Foxhound.
[ترجمه گوگل]هاریر در واقع باید نسخه کوچکتر روباه انگلیسی باشد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، Harrier باید نسخه کوچکتری از the انگلیسی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Harrier ( AV 8 B ) can now perform Short takeoff and vertical landing ( STOVL ) .
[ترجمه گوگل]Harrier (AV 8 B) اکنون می تواند برخاست کوتاه و فرود عمودی (STOVL) را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]هریر (AV ۸ B)اکنون می تواند فرود کوتاه مدت و فرود عمودی را انجام دهد (STOVL)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is expected that the RAF Harrier T12s will be of particular interest to the USMC as potential airworthy aircraft to bolster its small twin-seater fleet.
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود که RAF Harrier T12 به‌عنوان هواپیمای بالقوه قابل پرواز برای تقویت ناوگان کوچک دو نفره خود، مورد توجه ویژه USMC باشد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که نیروی هوایی RAF Harrier به طور خاص به the به عنوان هواپیمای airworthy بالقوه برای تقویت ناوگان کوچک دو نفره اش علاقه مند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A : The Harrier jet can fly straight up into the air.
[ترجمه گوگل]ج: جت هریر می تواند مستقیماً به هوا پرواز کند
[ترجمه ترگمان]ج: جت هریر می تواند مستقیما به هوا پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most species of harrier are included in the genus Circus.
[ترجمه گوگل]بیشتر گونه‌های هریر در جنس Circus قرار دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر گونه های of در نوع سیرک قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Raptors include Marsh Harrier and Black winged Kite.
[ترجمه گوگل]از رپتورها می توان به مارش هریر و بادبادک بالدار سیاه اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]Raptors شامل Harrier Marsh و بادبادک بالدار سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The photo shows the prototype of Harrier.
[ترجمه گوگل]عکس نمونه اولیه هریر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]تصویر نمونه اولیه of را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

ویران کننده (اسم)
desolater, desolator, harrier

تازی مخصوص شکار خرگوش (اسم)
harrier

نوعی باز یا قوش غارتگر (اسم)
harrier

انگلیسی به انگلیسی

• one who harries, one who harasses; one who attacks and ravages; any of a number of short-winged hawks; breed of hound dog used for hunting rabbit; long-distance runner (sports)

پیشنهاد کاربران

نام نوعی جت جنگنده در اختیار نیروی دریائی ، با قابلیت نشستن و برخاستن عمودی بر روی باند های کوتاه و ناو های هواپیما بر و دارای امکانات قابل بهره گیری در ماموریت های شناسائی و تجسسی

بپرس