hard landing


(فرود آمدن با سرعت نسبتا زیاد که موجب آسیب می شود مثلا فرود سریع موشک بر سطح ماه) فرود سخت، سخت فرود

جمله های نمونه

1. Which is just as well because some of them have played just a little bit too hard, landing themselves in serious trouble.
[ترجمه گوگل]این به همان اندازه خوب است زیرا برخی از آنها کمی بیش از حد سخت بازی کرده اند و خود را در دردسر جدی فرو می برند
[ترجمه ترگمان]و این فقط به این دلیل است که بعضی از آن ها کمی بیش از حد محکم بازی کرده اند و خود را در دردسر جدی قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Given the improbability of a hard landing in China, the swings of sentiment towards its economy are difficult to understand.
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم احتمال فرود سخت در چین، درک نوسانات احساسات نسبت به اقتصاد این کشور دشوار است
[ترجمه ترگمان]با توجه به احتمال فرود سخت در چین، درک احساسات نسبت به اقتصاد آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A hard landing could prove devastating to regional development imperatives.
[ترجمه گوگل]فرود سخت می تواند برای الزامات توسعه منطقه ای ویرانگر باشد
[ترجمه ترگمان]فرود سخت می تواند برای الزامات توسعه منطقه ای ویران کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A hard landing for emerging - market economies may also be at hand.
[ترجمه گوگل]یک فرود سخت برای اقتصادهای نوظهور - ممکن است در دسترس باشد
[ترجمه ترگمان]یک فرود سخت برای اقتصادهای بازار درحالظهور نیز ممکن است در دسترس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is China Headed for a Hard Landing?
[ترجمه گوگل]آیا چین به سمت فرود سخت می رود؟
[ترجمه ترگمان]آیا چین برای فرود آمدن سخت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The possibility of forcing hard landing through policy is very rare, i. e. it's very unlikable that the real estate quarter will fall into a recession.
[ترجمه گوگل]امکان فرود اجباری از طریق سیاست بسیار نادر است، i ه خیلی بعید است که سه ماهه املاک و مستغلات وارد رکود شود
[ترجمه ترگمان]امکان وادار کردن به پیاده کردن سخت از طریق سیاست بسیار نادر است ای بسیار جالب است که بخش املاک و مستغلات به رکود اقتصادی تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China avoided a hard landing during the global credit crunch but faces a downturn after 2013 as it will struggle to keep increasing fixed investments, Roubini said.
[ترجمه گوگل]روبینی گفت که چین در طول بحران اعتباری جهانی از فرود سخت اجتناب کرد، اما پس از سال 2013 با رکود مواجه است زیرا برای ادامه افزایش سرمایه گذاری های ثابت تلاش می کند
[ترجمه ترگمان]روبینی گفت که چین در هنگام رکود اقتصادی جهانی از یک فرود سخت اجتناب کرد اما بعد از سال ۲۰۱۳ با رکود اقتصادی مواجه خواهد شد و برای افزایش سرمایه گذاری ثابت تلاش خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A financial crisis could trigger a global hard landing.
[ترجمه گوگل]یک بحران مالی می تواند باعث فرود سخت جهانی شود
[ترجمه ترگمان]یک بحران مالی می تواند به یک فرود سخت جهانی منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No hard landing or recession.
[ترجمه گوگل]بدون فرود سخت یا رکود
[ترجمه ترگمان]هیچ فرود مشکلی یا رکود اقتصادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On a previous jump just 3 days before he'd hit his head during a hard landing.
[ترجمه گوگل]در یک پرش قبلی فقط 3 روز قبل از اینکه در یک فرود سخت به سرش ضربه بزند
[ترجمه ترگمان]در یک پرش پیش از این، درست سه روز قبل از اینکه سرش را در حین فرود آمدن ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since its reserves are quite modest, Turkey may have to keep interest rates fairly high to defend its currency and maintain external financing, which would increase the chances of a hard landing.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ذخایر آن بسیار کم است، ممکن است ترکیه مجبور شود برای دفاع از پول خود و حفظ منابع مالی خارجی، نرخ بهره را نسبتاً بالا نگه دارد، که این امر شانس فرود سخت را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ذخایر آن کاملا متعادل هستند، ترکیه ممکن است مجبور باشد نرخ بهره را نسبتا بالا نگه دارد تا از ارز خود دفاع کرده و تامین مالی خارجی را حفظ کند که احتمال فرود آمدن مشکل را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A relapse into policy stimulus should allow the government to avoid hard landing.
[ترجمه گوگل]بازگشت مجدد به سیاست محرک باید به دولت اجازه دهد تا از فرود سخت اجتناب کند
[ترجمه ترگمان]بازگشت به محرک سیاسی باید به دولت اجازه دهد که از فرود سخت اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The damaged AN-24 plane, owned by the Angara Airlines, is seen after a hard landing on the surface of the Ob river in Tomsk region in western Siberia July 20
[ترجمه گوگل]هواپیمای آسیب دیده AN-24 متعلق به خطوط هوایی آنگارا پس از فرود سخت بر روی سطح رودخانه اوب در منطقه تومسک در غرب سیبری در 20 ژوئیه دیده می شود
[ترجمه ترگمان]هواپیمای آسیب دیده - ۲۴ که متعلق به خطوط هوایی Angara است پس از فرود سخت در سطح رودخانه سیری در منطقه Tomsk در سیبری غربی در ۲۰ ژوئیه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can aggressive easing of monetary and credit policy prevent this hard landing?
[ترجمه گوگل]آیا تسهیل تهاجمی سیاست های پولی و اعتباری می تواند از این فرود سخت جلوگیری کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا کاهش پرخاشگرانه از سیاست پولی و اعتباری می تواند از این فرود سخت جلوگیری کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

hard landing ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: نشست شدید
تعریف: نشستی که همراه با ضربۀ شدید است و معمولاً به صدمه دیدن هواگَرد منجر می‏شود
سقوط سخت
رکود سخت

بپرس