hand in hand


1- دست در دست، 2- هماهنگ، متوافق، متحد، همراه، دست دردست یکدیگر، دست بدست

جمله های نمونه

1. Gossiping and lying go hand in hand.
[ترجمه زانیار] شایع کردن و دروغ گفتن با هم ارتباط مستقیمی دارند
|
[ترجمه گوگل]غیبت و دروغ دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]دراز کشیدن و دراز کشیدن در دست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Virtue and courtesy go hand in hand.
[ترجمه گوگل]فضیلت و ادب دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]فضیلت و ادب دست به دست هم می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As you start your married life together hand in hand, may all the things you're hoping for turn out the way you've planned.
[ترجمه گوگل]همانطور که زندگی زناشویی خود را دست در دست هم شروع می کنید، ممکن است همه چیزهایی که به آنها امیدوار هستید، همانطور که برنامه ریزی کرده اید انجام شود
[ترجمه ترگمان]همان طور که زندگی زناشویی خود را با یکدیگر شروع می کنید، ممکن است همه چیزهایی را که می خواهید از آن خارج کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For us, research and teaching go hand in hand.
[ترجمه m] ( شاید ) برای ما، تحقیق و آموزش با هم و در ارتباط با هم هستند.
|
[ترجمه گوگل]برای ما تحقیق و آموزش دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]برای ما تحقیق و تدریس دست به دست هم داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They walked hand in hand in silence up the path.
[ترجمه گوگل]دست در دست هم در سکوت به سمت بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سکوت راه را پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dirt and disease go hand in hand.
[ترجمه گوگل]کثیفی و بیماری دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]کثیفی و کثیفی در دست قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They say that genius often goes hand in hand with madness.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که نابغه اغلب دست در دست جنون است
[ترجمه ترگمان]می گویند که نبوغ اغلب با دیوانگی دست به دست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The children walk down the street hand in hand.
[ترجمه گوگل]بچه ها دست در دست هم در خیابان راه می روند
[ترجمه ترگمان]بچه ها دست به دست در خیابان راه می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wealth and power go hand in hand in most societies.
[ترجمه گوگل]ثروت و قدرت در بیشتر جوامع دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]ثروت و قدرت در اغلب جوامع دست به دست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Couples walked hand in hand along the front.
[ترجمه گوگل]زوج ها دست در دست هم در امتداد جلو راه می رفتند
[ترجمه ترگمان]زوج ها دست در دست پیش می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I saw them making their way, hand in hand, down the path.
[ترجمه گوگل]آنها را دیدم که دست در دست هم مسیر خود را طی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها را دیدم که به راه خود ادامه می دادند، دست در دست، پایین جاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Prosperity goes hand in hand with investment.
[ترجمه گوگل]رفاه با سرمایه گذاری همراه است
[ترجمه ترگمان]این رونق با سرمایه گذاری همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Power and money go hand in hand.
[ترجمه گوگل]قدرت و پول دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]قدرت و پول در دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Let's walk hand in hand.
[ترجمه گوگل]دست در دست هم راه برویم
[ترجمه ترگمان]بیا دست تو دست راه برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• while holding hands, while clutching one another's hand; in close association

پیشنهاد کاربران

Hand in hand is an idiom that is used to say that two people or things are very closely connected or related/ very closely connected
داشتن ارتباط خیلی نزدیک به هم و تنگاتنگ ( کسی یا چیزی )
Anxiety and erectile difficulties go hand in hand/ she had the confidence that usually goes hand in hand with experience
...
[مشاهده متن کامل]

همزمان
دوشادوش
شانه به شانه ، دست در دست
All four fields of engineering process who work hand in hand
Go hand in hand
ارتباط مستقیم داشتن
به نقل از هزاره:
دست در دست یکدیگر
با هم
دست در دست، دست به دست، دوشادوش، شانه به شانه، پا به پا
ارتباط مستقیم ( با هم ) داشتن
زیست شناسی : ارتباط مستقیم داشتن
ارتباط مستقیم با هم داشتن

بپرس