hairbrush

/ˈheəbrʌʃ//ˈheəbrʌʃ/

معنی: بروس موی سر، ماهوت پاک کن مخصوص موی سر
معانی دیگر: برس سر، برس مو، ماهوت پاک کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a brush used to groom and arrange the hair.

جمله های نمونه

1.
برس موی سر

2. Why did you buy him a hairbrush? He's as bald as a coot!
[ترجمه گوگل]چرا براش مو خریدی؟ او مثل کاکل کچل است!
[ترجمه ترگمان]چرا یه شونه ای براش خریدی؟ او به اندازه یک احمق کچل است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
[ترجمه گوگل]برس موش را از کیفش درآورد و شروع به برس زدن موهایش کرد
[ترجمه ترگمان]سرش را از کیف دستی اش بیرون آورد و شروع به شانه زدن به موهایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Your hairbrush is too spiky for me.
[ترجمه نیایش] برس موی تو خیلی برای من تیزه
|
[ترجمه گوگل]برس موی شما برای من خیلی سیخ است
[ترجمه ترگمان]شونه تو برای من خیلی spiky
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I gave it a quick brush with my hairbrush.
[ترجمه گوگل]با برس مو بهش براش سریع زدم
[ترجمه ترگمان]برس را سریع با برس سر دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Amy picked up the hairbrush and smoothed her hair once more.
[ترجمه گوگل]امی برس مو را برداشت و یک بار دیگر موهایش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان]ای می سر بروس را بلند کرد و یک بار دیگر موهایش را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every night at bedtime I hide his hairbrush in his pillow and sometimes he hides my shoes in the washing machine.
[ترجمه گوگل]هر شب موقع خواب برس موش را در بالش پنهان می کنم و گاهی کفش های مرا در ماشین لباسشویی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]هر شب هنگام خواب، برس او را در بالش پنهان می کنم و بعضی وقت ها کفش هایم را در ماشین لباس شویی پنهان می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She shook her head, tugging the hairbrush vigorously through her tangled auburn locks.
[ترجمه گوگل]سرش را تکان داد و برس مو را به شدت از لای تارهای درهم تنیده اش کشید
[ترجمه ترگمان]سرش را به علامت نفی تکان داد و سر بروس موی سرش را به شدت از میان موهای قرمزش بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She in turn threw a hairbrush at him, her favorite hairbrush, ivory white, with an embossed back.
[ترجمه گوگل]او به نوبه خود یک برس مو به سمت او پرتاب کرد، برس موی مورد علاقه اش، سفید عاج، با پشتی برجسته
[ترجمه ترگمان]او به نوبه خود یک برس سر را به طرف او پرتاب کرد، موهای شانه سفیدش، سفید و سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His hairbrush, razor, everything I'd previously touched, had relinquished his identity.
[ترجمه گوگل]برس مو، تیغ و هر چیزی که قبلاً لمس کرده بودم، هویت او را رها کرده بود
[ترجمه ترگمان]برس سر، تیغ، هر چیزی که قبلا لمس کرده بودم، از هویت او منصرف شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aberdonian had received hairbrush, ask barber a moment ago shaved to him want how many money.
[ترجمه گوگل]ابردونیان برس مو دریافت کرده بود، از آرایشگر بپرس چند لحظه پیش تراشیده شده به او چقدر پول می خواهد
[ترجمه ترگمان]Aberdonian برس را گرفته بود، از سلمانی یک لحظه پیش از سلمانی تقاضای پول کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then she whipped out a hairbrush and started to brush her long hair.
[ترجمه گوگل]سپس یک برس مو برداشت و شروع به برس زدن موهای بلندش کرد
[ترجمه ترگمان]سپس یک برس سر کشید و شروع به شانه زدن موهای بلندش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An article, such as toothpaste or a hairbrush, used grooming or dressing.
[ترجمه گوگل]کالایی مانند خمیر دندان یا برس مو، از آراستگی یا پانسمان استفاده می‌کرد
[ترجمه ترگمان]یک مقاله، مانند خمیر دندان یا برس، از تمیز کردن یا پانسمان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Development hairbrush is reverse and revolving, is developed more fully, image is more distinct.
[ترجمه گوگل]برس موی توسعه معکوس و گردان است، به طور کامل توسعه یافته است، تصویر متمایزتر است
[ترجمه ترگمان]برس توسعه معکوس و چرخان است، به طور کامل توسعه داده می شود، تصویر واضح تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then she whip out a hairbrush and start to brush her long hair.
[ترجمه گوگل]سپس یک برس مو را برداشت و شروع به برس زدن موهای بلندش کرد
[ترجمه ترگمان]بعد یک برس سر کشید و شروع به شانه زدن موهای بلندش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بروس موی سر (اسم)
hairbrush

ماهوت پاک کن مخصوص موی سر (اسم)
hairbrush

انگلیسی به انگلیسی

• brush for grooming the hair
a hairbrush is a brush that you use to brush your hair.

پیشنهاد کاربران

hairbrush ( n ) ( hɛrbrʌʃ ) =a brush for making the hair neat or smooth
hairbrush
قلم مو
برس مو
برس
شانه
برس کشیدن مو
شانه یسر بوس موی سر
شانه ، برس

بپرس