gyrostabilizer


معنی: چرخ
معانی دیگر: چرخش سنج تراز گر (چرخش سنجی که در سطح عمودی می چرخد و برای تراز نگه داشتن و جلوگیری از یک وری شدن کشتی و سفینه ی فضایی کاربرد دارد)، التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stabilizing device on planes and ships, consisting of a heavy, vertically mounted gyroscope whose spinning reduces the side-to-side motion of the craft.

مترادف ها

چرخ (اسم)
loop, rhomb, cycle, turn, axle, wheel, cart, flywheel, wimple, gyrostabilizer, kestrel, trindle, strophe, truckle

تخصصی

[سینما] تثبیت کننده ژیروسکوپی [برای دوربین ]
[برق و الکترونیک] پایدارساز ژیروسکوپی پایداری سازی که به کمک یک ژیروسکوپ اثر پیچ و تاب کشتی را خنثی می کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس