gyroscope

/ˈdʒaɪrəskoʊp//ˈdʒaɪrəskəʊp/

معنی: ژیروسکوپ، گردش نما، گردش بین
معانی دیگر: ژیروسکپ، چرخش سنج، چرخش نما، ترازنما، ترازگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: gyroscopic (adj.), gyroscopically (adv.), gyroscopics (n.)
• : تعریف: a device with a rotating wheel or disk, mounted on an axis that can turn freely in various or all directions, so that the wheel or disk can maintain a stable orientation in space despite any movement in its supports or surrounding parts.

جمله های نمونه

1. a rocket stabilized by a gyroscope
موشکی که تعادل آن توسط یک ژیروسکوپ برقرار می شود

2. The gyroscope in tank is used to stabilize the aim system of the gun.
[ترجمه گوگل]ژیروسکوپ در تانک برای تثبیت سیستم هدف اسلحه استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از ژیروسکوپ در مخزن برای تثبیت سیستم هدف اسلحه استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Theelegantly turning gyroscope rose steadily skywards, and at a given signal all the storks cruised purposefully off to the north.
[ترجمه گوگل]ژیروسکوپی که با ظرافت می چرخید به طور پیوسته به سمت آسمان بالا می رفت و با یک سیگنال مشخص، همه لک لک ها عمداً به سمت شمال حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]Theelegantly که به gyroscope turning steadily، به سوی شمال حرکت می کرد، به سوی شمال به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gyroscope of this system was the world's financial capital, London.
[ترجمه گوگل]ژیروسکوپ این سیستم، پایتخت مالی جهان، لندن بود
[ترجمه ترگمان]ژیروسکوپ این سیستم، پایتخت مالی جهان در لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The installation error model of the gyroscope integrated is analyzed, and then error calibration model of flexible gyroscope integrated is deduced when malalignment angle is considered.
[ترجمه گوگل]مدل خطای نصب ژیروسکوپ یکپارچه تجزیه و تحلیل می‌شود، و سپس مدل کالیبراسیون خطای ژیروسکوپ منعطف یکپارچه استنباط می‌شود که زاویه ناهماهنگی در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]مدل خطای نصب ژیروسکوپ ترکیب شده تحلیل می شود، و سپس مدل کالیبراسیون یک ژیروسکوپ انعطاف پذیر، زمانی که زاویه malalignment در نظر گرفته می شود، استنتاج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The scheme improves stability of gyroscope driving well.
[ترجمه گوگل]این طرح پایداری رانندگی ژیروسکوپ را به خوبی بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]این طرح ثبات ژیروسکوپ را بخوبی بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The equipment and environment of fiber - optic gyroscope ( FOG ) zero - drift experiment are introduced.
[ترجمه گوگل]تجهیزات و محیط آزمایش ژیروسکوپ فیبر نوری (FOG) با رانش صفر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات و محیط ژیروسکوپ فیبر نوری (FOG)آزمایش zero صفر معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Silicon gyroscope has low precision and serious non - linear errors.
[ترجمه گوگل]ژیروسکوپ سیلیکونی دارای دقت کم و خطاهای غیر خطی جدی است
[ترجمه ترگمان]gyroscope سیلیکون دارای دقت پایین و خطاهای غیر خطی جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main advantages of the gyroscope are that the mechanically and electrically coupling between actuation mode and detection mode are reduced through independent folded beam and oscillator mass.
[ترجمه گوگل]مزایای اصلی ژیروسکوپ این است که اتصال مکانیکی و الکتریکی بین حالت تحریک و حالت تشخیص از طریق پرتو تا شده مستقل و جرم نوسانگر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]مزیت اصلی ژیروسکوپ این است که جفت سازی مکانیکی و مکانیکی بین حالت تحریک و حالت تشخیص از طریق نور تا شده مستقل و جرم نوسانگر کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The compensating method for MEMS gyroscope random drift error is discussed.
[ترجمه گوگل]روش جبران برای خطای رانش تصادفی ژیروسکوپ MEMS مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]روش جبران خطای خطای خطای ژیروسکوپ MEMS مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To ensure that the three-phase gyroscope motor can work normally, it's necessary to measure the effective value of its AC driving signal.
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از اینکه موتور ژیروسکوپ سه فاز می تواند به طور عادی کار کند، لازم است مقدار موثر سیگنال رانندگی AC آن اندازه گیری شود
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان از اینکه موتور ژیروسکوپ سه فازی می تواند به طور عادی کار کند، لازم است تا مقدار موثر سیگنال محرک AC را اندازه گیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most of gyroscope bearings are precious angular contact ball bearings, The precision and life of gyroscope is dependant on the performance of bearing .
[ترجمه گوگل]بیشتر بلبرینگ های ژیروسکوپ، بلبرینگ های تماس زاویه ای قیمتی هستند، دقت و عمر ژیروسکوپ به عملکرد بلبرینگ بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]بیشتر of ژیروسکوپ با موقعیت توپ تماس زاویه ای precious هستند، دقت و زندگی ژیروسکوپ به عملکرد یاتاقان بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Drag onto the page to add a gyro, gyroscope, or gyrocompass.
[ترجمه گوگل]برای افزودن ژیروسکوپ، ژیروسکوپ یا قطب نما به صفحه بکشید
[ترجمه ترگمان]روی صفحه بکشید تا یک ژیرو، ژیروسکوپ، یا قطب نمای ژیروسکوپی اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This concept views human society as being equipped with an internal gyroscope which establishes a natural ordering mechanism in society.
[ترجمه گوگل]این مفهوم جامعه انسانی را مجهز به یک ژیروسکوپ داخلی می‌داند که مکانیزم نظم طبیعی را در جامعه ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مفهوم، جامعه انسانی را به عنوان مجهز به یک ژیروسکوپ داخلی تلقی می کند که یک مکانیزم سفارش طبیعی در جامعه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژیروسکوپ (اسم)
gyroscope

گردش نما (اسم)
gyroscope

گردش بین (اسم)
gyroscope

تخصصی

[شیمی] ژیروسکپ، چرخش سنج، چرخش نما، ترازنما، ترازگر
[عمران و معماری] ژیروسکوپ
[مهندسی گاز] ژیروسکوپ، گردش نما

انگلیسی به انگلیسی

• device containing a rotating wheel attached to a stable axis which allows the wheel to maintain its absolute direction regardless of the movement of surrounding parts (used in navigational instruments)
a gyroscope is a device that contains a disc rotating on an axis which can turn freely in any direction, so that the disc maintains the same position whatever the position or movement of the surrounding structure.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم scope ( به صورت scop نیز نوشته می شود )
📌 این ریشه، معادل "see" و "view" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "see" یا "view" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 telescope: a device to "see" distant objects
🔘 microscope: a tool to "see" tiny objects
🔘 periscope: a device to "see" above obstacles
🔘 endoscope: a medical tool to "see" inside the body
🔘 kaleidoscope: a tube that allows you to "see" changing patterns
🔘 horoscope: an astrological chart to "see" one’s fate
🔘 stethoscope: a medical device to "see" ( hear ) internal body sounds
🔘 oscilloscope: a tool to "see" electrical waves
🔘 radarscope: a screen to "see" radar signals
🔘 bioscope: an early motion picture device to "see" moving images
🔘 gyroscope: a device used to "see" or measure rotation
🔘 spectroscope: a tool to "see" light wavelengths
🔘 fluoroscope: a tool to "see" moving X - ray images
🔘 arthroscope: a surgical instrument to "see" inside joints
🔘 laparoscope: a device to "see" inside the abdomen
🔘 proctoscope: a tool to "see" inside the rectum
🔘 scope: range or area that can be "seen" or examined

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A device that maintains orientation through rotation
🔍 مترادف: Stabilizer
✅ مثال: The smartphone's gyroscope helps it detect orientation and movement.
gyroscope ( هوافضا )
واژه مصوب: چرخش نما
تعریف: چرخ دوّ ار و پُرسرعتی که وزن آن بر محور حلقۀ بیرونی متمرکز است و می تواند آزادانه عمود بر صفحۀ دَوَران در یک یا چند راستا بچرخد
روتور چرخش نما

بپرس