gyre

/ˈdʒaɪr//ˈdʒaɪr/

معنی: حلقه، گردش دایره، چرخ زدن
معانی دیگر: (شاعرانه - قدیمی) چرخش، حرکت مار پیچ، دور گردی، دایره، گردی، گرداب، چر  زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a ring, circle, or spiral.

(2) تعریف: a circular or spiral path or motion.
مشابه: ring

جمله های نمونه

1. The main grating fix up in the gyre axis.
[ترجمه گوگل]توری اصلی در محور چرخان ثابت می شود
[ترجمه ترگمان]پنجره اصلی در محور گرداب ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Did gyre and gimble in the wabe; All mimsy were the borogoves, And the mome raths outgrabe.
[ترجمه گوگل]آیا چرخاندن و ژولیدن در wabe; همه میمسی ها بوروگوف ها بودند و موم ها غلبه داشتند
[ترجمه ترگمان]gyre و gimble در the؛ همه mimsy the و the raths ها بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the widening gyre the greatest of them have splintered into matchwood .
[ترجمه گوگل]در چرخان در حال گشاد شدن، بزرگترین آنها به چوب کبریت خرد شده اند
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها با قوطی کبریت خرد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Turning and turning in the widening gyre.
[ترجمه گوگل]چرخش و چرخش در چرخ عریض
[ترجمه ترگمان]چرخید و در حال تبدیل شدن به گرداب در حال گسترش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Come from the holy fire, perne in a gyre.
[ترجمه گوگل]از آتش مقدس بیا، در یک چرخش
[ترجمه ترگمان]از آتش مقدس بیا بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The intensified western boundary current of the cyclonic gyre, called the "Dongsha Current" in this paper, flows southwestward next to the shelf south of China.
[ترجمه گوگل]جریان مرزی تشدید شده غربی چرخ دنده، که در این مقاله "جریان دونگشا" نامیده می شود، به سمت جنوب غربی در کنار قفسه جنوب چین جریان دارد
[ترجمه ترگمان]شدت جریان مرز غربی این نشریه \"جریان Dongsha\" را در این مقاله تحت عنوان \"جریان Dongsha\" می نامند که در کنار طاقچه شمال چین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gyre control of Y-55 auger was performed by two motors in series in Water Plant of Shougang Mining Corporation.
[ترجمه گوگل]کنترل چرخ مارپیچ Y-55 توسط دو موتور به صورت سری در کارخانه آب شرکت معدن شوگانگ انجام شد
[ترجمه ترگمان]کنترل Gyre of Y - ۵۵ مته توسط دو موتور در سری در کارخانه آب of شرکت معدنی Shougang انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To enhance the precision of ellipse gyre surface, gives the scheme of the ellipse gyre surface with 2-axis NC machining before polishing and its formula of the minimum survature radius.
[ترجمه گوگل]برای افزایش دقت سطح چرخان بیضی، طرح سطح چرخان بیضی با ماشینکاری NC 2 محوره قبل از پرداخت و فرمول حداقل شعاع بقا را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برای افزایش دقت سطح gyre، طرح بیضی را با ماشین کاری ۲ NC قبل از صیقل دادن و فرمول آن با حداقل شعاع survature، ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thirdly, the active application of the image "gyre" to his poetry is the personal feature of his lyricism.
[ترجمه گوگل]ثالثاً کاربرد فعال تصویر «ژیر» در شعر او ویژگی شخصی غزلیات اوست
[ترجمه ترگمان]سوم، کاربرد فعال \"گرداب\" به اشعار او ویژگی شخصی شاعرانه او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The North Pacific gyre: A swirling island of 100m tonnes of plastic bits and bottle tops, spinsclockwise from Hawaii to Japan.
[ترجمه گوگل]چرخش شمال اقیانوس آرام: جزیره ای چرخان با 100 میلیون تن قطعات پلاستیکی و سر بطری، که در جهت عقربه های ساعت از هاوایی به ژاپن می چرخد
[ترجمه ترگمان]گرداب اقیانوس آرام (اقیانوس آرام): یک جزیره چرخان ۱۰۰ متر از قطعات پلاستیکی و نوک بطری، spinsclockwise از هاوایی تا ژاپن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Variability of the Subtropical Gyre in the North Pacific is very important in Global Climate Change and meridional heat transport.
[ترجمه گوگل]تنوع چرخش نیمه گرمسیری در شمال اقیانوس آرام در تغییرات آب و هوای جهانی و انتقال گرمای نصف النهاری بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]Variability از the Gyre در اقیانوس آرام شمالی در تغییر آب و هوایی جهانی و حمل و نقل گرمایی بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Though often co-mingled, wave power is distinct from the diurnal flux of tidal power and the steady gyre of ocean currents.
[ترجمه گوگل]اگرچه اغلب با هم مخلوط می شود، اما قدرت موج از شار روزانه نیروی جزر و مد و چرخش ثابت جریان های اقیانوسی متمایز است
[ترجمه ترگمان]اگر چه اغلب با هم ترکیب می شوند، توان موج متفاوت از شار diurnal توان جزر و مد و امواج پایدار جریان های اقیانوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the Pacific Ocean is a slowly rotating system of currents called the North Pacific Subtropical Gyre.
[ترجمه گوگل]در اقیانوس آرام سیستمی از جریان‌ها وجود دارد که به آرامی در حال چرخش هستند به نام چرخش نیمه گرمسیری اقیانوس آرام شمالی
[ترجمه ترگمان]در اقیانوس آرام یک سیستم چرخان آرام با نام قطب شمال اقیانوس آرام نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

گردش دایره (اسم)
gyre

چرخ زدن (فعل)
turn, rotate, gyrate, eddy, pirouette, gyre, spin

تخصصی

[زمین شناسی] چرخاب
[ریاضیات] دوران، گردش دایره ای

انگلیسی به انگلیسی

• circular turn, whirl; twist; circle, spiral

پیشنهاد کاربران

gyre ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: چرخاب
تعریف: سامانۀ جریان اقیانوسی در مقیاس باد سیاره‏ای
پرسه زدن

بپرس